معنای هنر شیعی-ج1-ص153
يك آيين همهگير فلسفى، عرفانى، مذهبى و عقيدتى تبديل شود .[1] در واقع
شيوه بيانى تعزيه منحصربهفرد است. اين شيوه بيان به تنهايى مىتواند ضامن ايجاد ارتباط عميق مخاطب و حقيقت الهى باشد. اين شكل بيانى آگاهانه پديد نيامده است، بلكه در تعزيه هر چه هست، برآمده از اقتضاى رابطه انسان و خدا است. به همين علت اين شيوه بيان در طول زمان دوام آورده و هرگز كهنه نمىشود. اين شيوه بيان روى سينماى ايران، مثل مسافرانِ بيضايى ( 1373 ش ) و زير درختان زيتون ( 1373 )، باد ما را خواهد برد ( 1378 ) و طعم گيلاس ( 1376 ) كيارستمى [2] تأثير گذاشته است.
در غريبه و مه ( 1353 ) ساخته بيضايى، مكان لامكان است و زمان اساطيرى، و اين به هم ريختگى متأثّر از تعزيه است. رويكرد اقتباسى به تعزيه را بيضايى بنياد نهاد و اگر اهتمام او نبود و ما تاريخ نوشتارى نمايشى ايران را نداشتيم در رويكرد اقتباسى، روح تعزيه گرفته مىشود و به خلق آثارى با توجه به روح زمان پرداخته مىشود. برخى نمايشنامههاى بيضايى از نظر شيوه اجرا تركيبى از تعزيه و نمايش فرنگى است كه براى مثال، مىتوان از: نمايشنامه راه فرمان، پسر فرمان، از ميان تاريكى يا مرگ، و يزدگرد نام برد.
در طعم گيلاس، ما حتى نام شخصيت اصلى را به درستى نمىدانيم، نمىدانيم چه عواطفى دارد، ويژگىهاى فردىاش چيست ؟ آيا ازدواج كرده ؟ آيا متاركه كرده ؟ آيا ورشكسته است ؟ آيا فرزند دارد ؟؛ آنچه از اين