پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص145

سروصورت بزنند و بر شهادت حسين‌بن على‌ابن ابى‌طالب شيون كنند. سنّيان را ياراى ممانعت اين منظره نبود، چه شمار شيعيان بيشتر و قدرت‌شان رو به ظهور و سلطان نيز طرف‌دار آنان بود .[1] او ادامه مى‌دهد:

« اين مراسم يك تكليف مذهبى منافقانه است كه در اسلام قابل اغماض و گذشت نيست. اگر اين رسم پسنديده مى‌بود، مردم سده‌هاى آغازين اسلام و رهبران و بهترين افراد اين جامعه ( امت ) مى‌بايست آن را به‌جا مى‌آوردند ـ مطمئنآ آن‌ها براى اين‌كار سزاوارتر بودند .»[2]

در حدود 363 ق، ابن‌كثير طولانى‌ترين گزارش خود را درباره عاشورا ثبت مى‌كند. و فتنه‌اى بزرگ ميان شيعيان و سنّيان بغداد را شرح مى‌دهد. سپس به چيزى اشاره مى‌كند كه به صورت « مراسم نمايش » جدّى شروع و به كُشت‌وكشتار عام منجر شد: « در عاشوراى اين سال ( 363 ق ) به رسم شيعيان، آن بدعت نكوهش‌آميز برگزار شد. فتنه‌هاى بزرگ در بغداد ميان سنّيان و شيعيان بروز كرد: هر دو سبك مغز و فى‌المجموع بى‌فكر و نامتعادل هستند. دسته‌اى از سنّيان، زنى را برنشانده ] بر اسب يا شتر [ و عايشه‌اش مى‌ناميدند، و از آنان يكى طَلْحه و زُبَير نام داشت، و به جنگ با ياران على آغاز كردند. متعاقبِ اين جنگ، شمار عظيمى از دو فرقه كشته آمدند .»[3]

البته معلوم نيست كه جنگ موردِ اشاره نمايشى بوده يا واقعى؛ ولى معلوم است كه اين سنّيان بودند كه عمل به ظاهر نمايشى را علَم كرده

  1. 1. . ابن كثير، البدايه و النّهايه، ج 9، ص 243.
  2. 2. . همان، ص 254.
  3. 3. . همان، ص 275.