معنای هنر شیعی-ج1-ص119
كتاب روضة الشّهدا نه تنها در دوره صفوى و ميان شيعيان ايران، بلكه در ميان سنّيان اطراف مملكت ايران نيز نفوذ فراوانى يافت. يكى از آخِرين نشانههاى تأثير اين نفوذ، اقدامى است كه عبداللّه زيور ( م 1369 قمرى ) شاعر سنّىِ عراقىِ كُردِ فارسىدان انجام داده و آن را به شعر فارسى درآورده است. وى بدون آن كه تصريح كند، در واقع متن فارسى روضة الشّهدا را در قالب شعر فارسى درآورده و نام آن را داستانِ سوزناك كربلا نهاده است .[1]
در عصرِ صفوى كمالالدّين محتشم كاشانى ( متوفّاى 996 ) از بزرگترين مرثيهسرايان بود. دوازده بند او از معانى عرفانى زيادى برخوردار است [2] و موقعيت منحصر به فرد خود را در كتيبههاى كاشى و
پارچهاى تاكنون حفظ كرده است.
تذكرههاى فراوان و ديوانهاى متعدد شعراى دوره صفويه
حكايت از آن مىكند كه شعر براى شعرا چيزى در حدِّ سرگرمى
بوده است.
در غزلها و مثنوىهاى اين دوره بسيار اندك به مباحث بنيادين شيعه و حكمت و عرفان و انديشه پرداخته شده است. در تركيببندهايى هم كه بعضى شعرا به تقليد از تركيببند مشهور محتشم كاشانى در مرثيه