پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص118

 كُميت، قصيده‌اى در رَثاى زيدبن على و فرزند او سرود و در آن خاندان پيامبر و انقلابيون علوى را ستود و جمع جنايت‌كار اموى را نكوهيد. اين قصيده باعث شد هشام او را دست‌گير و زندانى كند.

در عصر آل بويه، بديع الزّمان همدانى ( م 393 ق ) قصيده‌اى سروده است كه در آن از بر سرنيزه كردن سرِ مطهر امام حسين علیه ‎ السلام و يا چوب‌زدن بر لب و دندان آن حضرت و مظالم بنى‌اميه ياد شده است. ثعالبى مى‌نويسد: مردى بود به نامِ ابن‌كولان كه جزو شعراى شيعه به شمار مى‌آمد، اين مرد كه سخت به امام حسين علیه ‎ السلام علاقه‌مند بود، 49 قصيده درباره اهل بيت انشا كرد و طبق نذرى كه كرده بود، شروع به گفتن قصيده پنجاهم كرد و گفت: بنى‌احمد يا بنى احمد و ديگر نتوانست ادامه دهد. سپس پيامبر را در خواب ديد كه آن حضرت او را نزد اميرالمؤمنين على علیه ‎ السلام فرستاد و على دنباله قصيده را چنين گفت: بكت لكم عمد المسجد تا آخِر. ثعالبى قصيده‌اى مربوط به واقعه كربلا را از شاعرى به نام ابوبكر خالدى ذكر كرده است .[1]

مرثيه‌سرايى پيش از عصر صفوى با روضه‌خوانى همراه بود و در مجالس سوگ‌وارى رواج يافت. نگرشى كه بر روضه‌خوانى حاكم بود همان ديدگاهى بود كه در روضة الشّهدا نوشته ملّا حسين كاشفى انعكاس يافته بود. اين نگرش به هيچ روى رنگ و روى سياسى نداشت، بلكه صرفا جنبه صوفيانه و تحليل تحولات براساس نوعى جبر و تقدير بود.

  1. 1. . ثعالبى، يتمة الدّهر، ص 512.