معنای هنر شیعی-ج1-ص116
719 م ) و از سلاله عبداللّه بن جعفر طيّار بود فال الكتاب را در ثناگويى و مدايح دوازده امام سرود .[1]
تا اواخر قرن نُهم، شيعه در ايران در اقليت بودند، و مناقبخوانى بهمنظور ترويج عقيده و ديدگاههاى سياسى مورد استفاده قرار مىگرفت. در اين عصر ابنِ حسام يك ديوان كامل از قصايد و ترجيعات و تركيبات در توحيد و ستايش پيامبر صلی الله علیه وآله و اهل بيت: فراهم آورد. او از عالمان شيعه مذهب اين دوره است كه اطلاع وسيع او از علوم دينى و اخبار و روايات و مضامين مستند، و قرآن در شعرش جلوه يافته است. اثر ديگر او خاوران نامه است كه در ياد جنگهاى حضرت على علیه السلام به نظم در آورده است.
در عصر صفوى، بيانِ منقبت پيامبر اسلام و ائمه شيعه ادامه يافت. شاه اسماعيل صفوى ( متوفاى 930 ق / 1523 ـ 1524 م ) خود اشعارى مذهبى در مدح و منقبت على علیه السلام و امام حسين علیه السلام سرود، و از اين كار براى تجهيز و تحريك هواداران، به قصد نيل به اهداف ملّى و اجتماعى، استفاده كرد. شعر شاه اسماعيل با نام مستعارِ « خطايى » از اين نظر سزاوار توجه است. او در اين شعر قهرمانان شيعه را الگوى زندگى خود و هواخواهانش قرار مىدهد: ما ترجمه فارسى اين اشعار را در اينجا مىآوريم.
آن پادشاه، از ازل فرمانرواى ما بوده است ولى ما، رهبر ما، امير ما بوده است
مشتاقانه خود را فدايش مىسازيم زيرا كلام آن سرور اعتقاد ماست …