معنای هنر شیعی-ج1-ص115
را چون دايرهاى مىداند كه پيامبر در مركز آن قرار دارد و على چون پرگارى است كه بر محور اين مركز محيط دايره را به وجود آورد.
نسايى، شاعر معروف و داماد بهرامشاه غزنوى و معاصر سنجر، در مدح امام رضا علیه السلام و تجليل دربار ولايتمدار رضوى، قصيدهاى سرود. گويا اين قصيده قديمترين شعر فارسى در مدح امام رضا علیه السلام است.
از حكيم فردوسى، اسدى طوسى، غضايرى رازى، خاقانى، و انورى نيز اشعارى در منقبت ائمه شيعه بر جاى مانده است كه نمونههاى آن را قاضى نوراللّه شوشترى در مجالس المؤمنين گردآورده است.
مهيار بن برزويه ديلمى ( م 428 ق ) از شعراى شيعى ايرانى است كه تحت آموزههاى شريف رضى از كيش زردشتى به آيين اسلام گرويد. او در مدح ائمه شعر مىسرود و اشعار او مورد توجه قرار گرفت .[1]
در قرن هفتم و هشتم مدح پيامبر و ائمه رونق تازه گرفت. شعرايى
چون حسن كاشى، تنها به منقبت پيامبر و خداى گرامى ايشان زبان
به شعر مىگشودند. مايههاى شيعى عرفان در اين عصر كه عصر عرفاى بزرگ بود، سبب شده بود كه اهل سنّت به اماميه نزديكتر شوند و شعراى سنّى مذهبى چون سيف فَرغانى در مناقب و مراثى ائمه با شيعيان همزبان شدند .[2]
در آغاز قرن نُهم خواجه محمد پارسا ( م 823 ق ) پسر محمدبنمحمود بخارى كه در زمره بزرگترين پيروان خواجه بهاءالدّين نقشبند ( 717 ـ