معنای هنر شیعی-ج1-ص82
خاكسارانند كه در آنچه فراتر از جنگ و زمان و مكان است محو شدهاند و به زلالى و بىرنگى و شفّافيت دست يافتهاند. در واقع قهرمانان، همه، ابعاد ماورايى دارند. كشيده شدن اندامها، بزرگ شدن چشمها، منبع نامرئى نور و سمبُلهاى ديگر مذهبى، قراردادن چند فريم ( كادر ) در يك تصوير، براى القاى محيط آسمانى، از ديگر ويژگىهاى نقاشى اين دوره است.
با گذشتِ زمان غالبِ هنرمندان متعهد انقلابى، ويژگىهاى خطابهاى آثار خود را كنار نهاده و به فرماليسم و بازى با رنگ و فرم و تجربههاى جديد نقاشى، بدون اعتنا به مفاهيم ارزشى و معناگرا روى آوردند .[1]
شايد بتوان گفت اتفاق مهم در هنر دفاع مقدس، استفاده و به خدمت قرار گرفتن عناصر هنر ايرانى با برداشتى جديد براى بيان تصويرى مفاهيم دفاع مقدس بود. براى مثال: حضور عناصر نگارگرى در پوسترها شاهد اين ادعا است. در پوستر « عروج » اثر ايرج قادرى، 1365، حضور نقش درخت سرو، هاله نور و روبان، همگى برگرفته از عناصر نقاشى ايرانى با مفهوم نمادين نويى منطبق با مبادى هنر گرافيك ارائه مىدهد .[2]
از مطالعه نگارگرى ايرانى ـ شيعى به نتايج زير مىرسيم:
1. هنرمندان نگارگر ايرانى ـ شيعى براى نمايان ساختن فضايى كه با فضاى عادى و عينى متفاوت است، به رمز و تمثيل روى آوردهاند. آنها با تبديل كردن سطح دو بُعدى اثر به تصورى از مراتب وجود، بيننده را از افق حيات عادى و وجدان روزانه خود به مرتبهاى عالىتر ارتقا داده و او را