معنای هنر شیعی-ج1-ص78
زورخانهها، سقّاخانهها، پردهخوانى، امامزادهها و مقابر اوليا
استفاده مىشد.
نقاشى قهوهخانهاى در اصل به منظور هويت جويى شيعى ـ ايرانى شكل گرفت و در عصر جديد موجب توجه برخى هنرمندان نوگرا به عناصر سنّتى و شيعى گرديد و با هجوم هنرهاى مدرن موقعيت خود را از دست داد و در دهههاى بيست و سىِ قرن حاضر به فراموشى سپرده شد و جاى خود را چنانكه خواهيم خواند ـ به نقاشى سقّاخانهاى داد.
نقاشى قهوهخانهاى با پردهخوانى يا صورتْخوانى قرين شد. هنرى كه داراى سه عنصر اساسى بود: داستان، نقاشى و نَقّالى. از ميان اين سه عنصر داستان و نقاشى كه هر دو جنبه محتوايى دارند، همچون همه هنرهاى قدسى از منابع دينى الهام گرفتهاند و عنصر سوم ماهيتى دوگانه داشت. نقال را معمولا درويش مىناميدند. او خواستار برانگيختن احساسات و عواطف مذهبى مردم بود.
4. دوره پهلوى
نقاشان ايرانى به دنبال سيطره مدرنيسم در كشور، در دوره پهلوى نقاشان دهههاى سى و چهل و در تلاش براى يافتن راهى نو در هويتجويى شيعى و ايرانى مكتب سقّاخانه را بهوجود آوردند كه تا پيروزى انقلاب اسلامى دوام آورد. اين حركت از آن جهت سقّاخانهاى نام يافت كه در اين مكتب از عناصرى چون: دست، پنجه مسى، پردههاى فلزى، شمايل، پرندگانى چون طاووس، مجسمههاى كوچك و پنجره