معنای هنر شیعی-ج1-ص76
برمىگيرد؛ مثلِ اسرا در كوفه، سقّاى كربلا و انتقام مختار ثقفى در اين نقاشىها نگاه هنرمند به نيروهاى مثبت، نگاهى جانبدارانه است.
ساموئل پيترسون، نقاشى قهوهخانهاى را نقاشى كربلايى مىخواند .[1]
دليل نامگذارى او، موضوع اصلى اين نقاشى است كه بيشتر به شهادت امام حسين علیه السلام و يارانش در كربلا مربوط مىشود. در اين شيوه، بيشتر نقشِ داستانى و ادبى هنرهاى تصويرى را مىبينيم، تا جنبه تقديسى آنها را. از اين نظر بود كه محتاطترين فقيهان، هرگز جنبه تربيتى هنرهاى تجسمى را نفى نكردند و در عينحال به تقديس و توان آموزشى آن نيز مانند مسيحيان تمايل نيافتند، مگر در دوران اخير به صورت هنرهاى عامّهپسند قهوهخانهاى و تعزيهدارى.
نقاشى قهوهخانه متأثّر از بينش تأويلى شيعه از يكسو و آشنايى با هنر غرب، از ديگر سو بود. هر چند اين نقاشى از ابداعات ايرانيان شمرده مىشود، آنها از اين راه به تهييج احساسات و عواطف دينى جامعه خود پرداختند و به نوعى كار آموزشى كردند. اين تابلوها به دوگونه متمركز و منتشر، طراحى مىشدند. در تابلوهاى متمركز شخصيت حضرت على علیه السلام و امام حسين علیه السلام درخشانتر و بزرگتر از ساير شخصيتها، طرحريزى و رنگآميزى مىشد و ساير پرسوناژها و عوامل تصوير در اطراف آنها قرار مىگرفتند؛ مثل پرده جنگ تاريخى خيبر رقم عباس بلوكىفر، محفوظ در موزه سعدآباد. و در تابلوهاى منتشر، چشم در نقطه مشخصى از تصوير