پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص58

كتيبه‌هاى خود راهنمايى مى‌شده است، چون بيشتر اين متن‌ها از قرآن،

ادعيه و احاديث انتخاب شده‌اند و خود وى چه‌بسا توانايى گزينش و تصميم‌گيرى در اين امور را نداشته است. به احتمال زياد مشاوران اين‌گونه هنرمندان و بانيان آثار هنرى، چهره‌هايى مثل شيخ بهاءالدّين عاملى بوده‌اند. تابلوى خطى از ميرعماد ابوالمعالى الحسنى قزوينى ـ استادِ بلامنازع خطِّ نستعليق و بزرگ‌ترين نستعليق نويس تاريخ ـ كه در زمان صفويه مى‌زيسته در موزه ايران باستان نگه‌دارى مى‌شود كه در قسمت مركزى‌اش ابيات زير به صورت چليپا نوشته شده است .[1]:

با مِهرِ على، طينتِ هر كس كه سِرِشت هر چند بوَد هميشه در دِيْر و كنِشت،

در دوزخْ اگر در آورندش به مَثَل تا گَرم نكرده، مى‌بَرَندش به بهشت

خوش‌نويسى در دوران انقلاب اسلامى به شعبه‌اى دست يافت كه نقاشى ـ خط خوانده مى‌شود. در اين شاخه از هنر، عناصر اصلى تشكيل دهنده تركيب بندهاى حروف هستند. در نقاشى ـ خط، رنگ، فرم و مفهوم كلام معتبر است و معنا دارد. زبانِ نقاشى ـ خط زبان اشاره و تلميح است؛ زبانى گرافيكى كه ميان انديشه‌ها ارتباط برقرار مى‌كند.

ه ) تذهيب و تزيين

دوستْ محمد، نويسنده قرن نُهُم هجرى قمرى، با استناد به سخنان

  1. 1. . مهران بهرادى، هنر اسلامى/ بررسى نام مبارك حضرت على 7… مهناز شايسته‌فر، ص 118.