پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص49

 حتى تخريب زيارت‌گاه، به عنوان بيانى از يك اعتراض اجتماعى يا سياسى، يا رقابت‌هاى فرقه‌اى، رخ مى‌نمايد.

ب) حجّارى

حَجّارى در اَشكال گونه‌گونش توانسته است نقش خود را در انتقال پيام‌هاى دينى، ايفا كند. يكى از آثار هنرى كه در موزه ايران باستان نگه‌دارى مى‌شود، محراب مرمرى است كه اختصاص به مسجد جامع اَبَرقو در يزد داشته و مربوط به سده دَهُم هجرى است. در دو طرف محراب ستون‌هايى از جنس سنگ مرمر بوده و عباراتِ « محمد و على » در قسمت بالاى هر دو سرِ ستون‌ها به خطِّ كوفى و در فضاى هشت‌ضلعى حجّارى شده است.

در ايجاد نقش برجسته در طول دوره‌هاى مختلف حكومت‌هاى شيعى در ايران، در كنار دليل‌هاى ديگر، نقش مهمِّ مذهب را نبايد از ياد برد. مذهب شيعه بر خلاف مذاهب فقهى اهل سنّت اغماض و تسامح بيشترى دارد و همين تسامح و عقلانيت باعث شده تا به رغم تصريح قرآن بر تحريم هرگونه تصويرگرى از انسان و حيوان، به‌تدريج و با توجه به اين‌كه تصويرگرى‌هاى دوره اسلامى نه براى پرستش و بندگى است، بلكه براى ثبت و يادبود فراهم شده، ابتدا نقاشى و در وهله بعد، حجّارى مورد توجه قرار گيرد.

در دوره قاجار هنر نقش برجسته‌تراشى با نمايش هيئت‌هاى انسانى، مبدل به حربه‌اى قدرت‌مند براى تبليغ و دفاع از تشيع شد. در منابع تاريخى