معنای هنر شیعی-ج1-ص28
تيموريان علىرغم گرايشات مذهبى خود، اداى احترام به امامان شيعه را ترك نكردند. و اين امر از رابطه ديرين سلسلههاى صوفيانه با پيشوايان شيعه حكايت داشت. اين رابطه و پيوند در سدههاى ميانى ايران در كنار بزرگداشت ائمه شيعه، امكان استفاده از اشعار غنايى را در مقبرهها كاملا فراهم نمود. كاشىهاى ستارهاى و چليپاشكل موزه بريتانيا با طرحهاى حيوانى و دوبيتىهاى فارسى در حاشيهها يا تصاوير پرندگان محصول اين دوره است .[1]
در اين دوره اغلب شخصيتهاى وابسته به دين كه اولياءاللّه خوانده مىشوند، صاحب آرامگاه شدند. اين آرامگاهها كانون زيارت و اعتقاد عمومى شد و رشد آنها را مىبايست به سبب دو ويژگى مهمِّ مذهبى زمان دانست؛ يكى: رستگارى شخصى از طريق شفاعت؛ و ديگرى: تلاش براى بستن خود به يكى از اولياءاللّه. در بعضى شهرها، آرامگاهها مكانى براى تمركز روحى و تجمع انسانهايى شد كه از نقاط دوردست براى مجاورت با اولياءاللّه مىآمدند .[2]
توجه به مقابر امامان و امامزادگان و داير نگهداشتن آنها، از اسباب مهمِّ تكوين و رشد و گسترش آيين شيعه در ايران بوده است. هيلن براند مىنويسد: « روشن است كه رشد آيين شيعه نقطه اوج در همه تحولات مربوط به آرامگاهسازى شيعه بود. در ميان مكانهاى مقدس، مقابر امامان شيعه و بستگان آنها در كربلا و نجف و مشهد و قم و ساوه، كانونهاى