معنای هنر شیعی-ج1-ص22
قُبّه و خيمه مشخص مىشد. منظور فراهمكردن سايهبان براى زائران بود، نياز زمان موجب شد تا اين قبهها، شكل بناى يادمانى آرامگاه را به خود بگيرند. دكتر مهدى غروى در كتاب خود آغاز آرامگاهسازى اسلامى در ايران را به خاك سپارى هارونالرّشيد در خراسان مىداند ؛[1] كه خود زير
بناى كوچكى بود براى آغاز تكوين بزرگترين بناى آرامگاهى شيعيان جهان، يعنى مشهد رضا علیه السلام. به اعتقاد وى بناى آرامگاه هارون الرّشيد يك بناى ساسانى و مشابه با چهار ديوارهاى آن عصر بوده است كه نمونهاش، هم در آتشكدهها و هَم در كاخهاى سلطنتى آن دوره ديده مىشود.
پيدايى آرامگاه حضرت رضا علیه السلام و تحتالشّعاع قرارگرفتن آرامگاه هارون كه به لحاظ زمانى تقدم داشت، در تاريخ شيعه بسيار مهم و پرمعنا است، و در حقيقت جوازِ ساختن آرامگاه براى امامان و امامزادگان و ديگر اوليا صادر گرديد و اين امر نقطه تعامل تفكر شيعى با هنر معمارى ايران بود.
از عهد آلِ بويه، تشيع رسميت يافت و اقرار علنى به مذهب شيعه ممكن گشت و ديگر از انتشار عقايد شيعه جلوگيرى نشد. اين امر موجب شد هنرمندان ايرانى از جان و دل براى ارائه هنر خود بكوشند و با ساختن مقابر ائمه اطهار و مساجد و مدارس، هنر خويش را براى ابراز علاقه به باورهاى دينى ارائه دهند. اين تعامل پيشتر اتفاق نيفتاده بود، چون به گفته دكتر ارنست كونل: « ديانت اسلامى امرى فوق ملّيت بوده و در سه قرن