امام علی و علم و هنر-ج1-ص146
حَمِدْتُ وَ عَظِمْتُ مِنَّتَهُ وَ سَبَغَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ وَ تَمِّتْ کَلِمَتُهُ وَ نَفَذَتْ وَ بَلَغَتْ قَضِيَّتُهُ، حَمِدْتُهُ حِمْدَ مُقِرٍّ لِرُبُوبِيَّتِهِ…الخ. [381] .
اين خطبه حدود هفت صد کلمه است بدون اينکه در کلمات آن حرف “الف” وجود داشته باشد.
حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام خطبه ديگري هم دارد که در کلمات آن حرفي نقطه دار وجود ندارد.
که اين خطبه را بدين ترتيب آغاز مي کند:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ اَلْمَلِکِ الَْمحْمُودِ الْمالِکِ، الْوَدُودِ وَ مُصَوَّرُ کُلَّ مُولُودٍ وَ…الخ. [382] .
ميکائيل نعيمه لبناني که يگانه اديب عصر است، مي گويد:
حضرت علي عليه السلام پس از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، سرور عرب و بلاغت و حکمت و فهم اسرار دين و تعصّب براي حق و پرهيز از زشتي سرآمد آنان است، من هرچه در اخبار عرب خواندم مردي نيافتم که مانند علي بن ابيطالب عليه السلام توسن لغت در همه معاني رام او شده باشد.
علي عليه السلام در مواعظ ديني و خطبه هاي رزمي و نامه هاي ترغيبي و سخنان ديگر که به مناسبت حوادث و وقايع گفته است همه با حرارت ايمان و در کسوت جمال به حدّ اعجاز دلربائي مي کند که گويا لُؤلُؤهاي شاهوارند که به حدّ کمال رسيده و طبع او، دريائي است که اين لُؤلُؤهاي آبدار را بي رنج و تکلّف بيرون مي ريزد. [383] .
در کتاب زيبائي هاي نهج البلاغه، جرج جرداق مي گويد:
من مسيحي هستم و هرگاه به سخنان حضرت علي عليه السلام برخورد مي کنم، به چشم انصاف مي نگرم، مشاهده مي کنم، تا روزي که انسان باقي باشد اين کلمات دُرَرْبار جاويد خواهد بود و ما مسيحيان نسبت به حضرت علي عليه السلام در شگفتيم که آن سرور را چشمه خروشان مشاهده مي کنيم. گفتار زيبا و مواعظ پر محتواي آن حضرت بگونه اي دلنشين و اثربخش است که هر خواننده و شنونده اي تحت تأثير آن قرار مي گيرد و بي اختيار به آن دلباخته مي شود.
قونسول روس با شنيدن چند جمله از جملات نهج البلاغه چنان منقلب شد و تکان خورد که بي اختيار گفت:
“اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ”.
مرحوم شيخ جعفر شوشتري داستاني را نقل مي کند [384] که قنسول روس به يکي از علماء شيعه به عنوان اعتراض مي گويد: