پایگاه تخصصی فقه هنر

امام علی و علم و هنر-ج1-ص144

از من خواسته اي که صد کلمه از گفتار بليغ ترين نژاد عرب “ابوالحسن علي عليه السلام” را انتخاب کنم تا تو آنرا در کتابي منتشر سازي، من اکنون دسترسي به کتابهائي که اين نظر را تأمين کند ندارم، مگر کتاب هاي چندي که از جمله نهج البلاغه است.

اين کتاب با عظمت را با مسرّت تمام ورق زدم، به خدا نمي دانم از ميان سخنان علي عليه السلام چگونه فقط صد کلمه انتخاب کنم، بلکه بايد بگويم سخني را از سخن ديگر جدا سازم؟

اين کار به اين مي ماند که دانه ياقوتي را از کنار دانه ديگر بردارم.

بالاخره من اين کار را کردم در حاليکه دستم ياقوت هاي درخشنده را پس و پيش مي کرد، ديدگانم از تابش نور آنها خيره مي گشت، باور کردني نيست که بگويم بواسطه تحيّر و سرگرداني، با چه سختي، کلمه اي را از اين معدن بلاغت بيرون مي آوردم، بنابر اين تو اين صد کلمه را از من بگير و بياد داشته باش که اين صد کلمه پرتوهائي از نور بلاغت و غنچه هائي از شکوفه فصاحت است.

آري نعمت هائي که خداوند متعال از راه سخنان علي عليه السلام بر جهان عرب و جامعه عرب ارزاني داشته خيلي بيش از اين صد کلمه است.

شهرستاني در کتاب ديگري مي نويسد:

از سخنان مِستر گرينکوي انگليسي استاد ادبيّات عرب در دانشکده عليگره هندوستان، که در محضر استادان سخن و ادبائي که در مجلس حاضر بودند، از اعجاز قرآن ار او پرسيدند، در پاسخ آنان گفت:

قرآن را برادر کوچکي است که نهج البلاغه نام دارد، آيا براي کسي امکان دارد که مانند اين، برادر کوچکي را بياموزد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ (قرآن کريم) و امکان آوردن نظير آن باشد؟ [374] .

ابن ابي الحديد

ابن ابي الحديد در شرح نامه اميرالمؤمنين عليه السلام به عبداللَّه بن عبّاس چنين مي گويد:

اُنْظُرْ اِلَي الْفَصاحَةِ کَيْفَ تُعْطي هذا الرَّجُلَ قِيادَها

“فصاحت را ببين که چگونه افسار خود را به دست اين مرد (علي عليه السلام) داده و مهار خود را به او سپرده است.

بسيار تعجّب آور است، نظم عجيب اين الفاظ را [375] تماشا کن، ببين چگونه در رديف هم قرار گرفته و با نظم و سرعت يکي پس از ديگري به آساني مي آيند و در اختيار او قرار مي گيرند. درست مانند چشمه اي که خود بخود و بدون زحمت از زمين مي جوشد.”