امام علی و علم و هنر-ج1-ص126
اسبت را به چند مي فروشي؟
آن مرد گفت: به «لاشي ء»
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به قنبر فرمود:
اسب را از او بگير.
مرد گفت: پس «لاشي ء» را به من بده.
اميرالمؤمنين او را در بيابان برد و سراب را به وي نشان داد و به او فرمود:
اين «لاشي ء» است.
مرد گفت: از کجا مي گوئي؟
امام علي عليه السلام فرمود:
به دليل آيه قرآن:
«يَحْسَبُهُ الظَّمَآن ماءاً حَتَّي اِذَا جَاءَ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً»
«تشنه سراب را آب مي پندارد و چون بدان نزديک شود نمي يابد او را چيزي» [329] .
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
سوگند خوردن بر قطع خويشاوندي و براي ستم نمودن و در صورت اکراه و اجبار اثري ندارد.
فرق اکراه و اجبار را از آن حضرت پرسيدند،
فرمود:
اکراه از طرف پادشاه است و اجبار از زن و فرزند. [330] .
امام صادق عليه السلام فرمود:
در کتاب علي عليه السلام قامت يک ذراع و دو قامت دو ذراع است. [331] .
در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم گاو نري الاغي را کشته بود، پس هنگامي که آن بزرگوار در ميان جمعي از اصحاب خود که خليفه اوّل و دوم نيز در ميان آنان بودند، نشسته بود طرفين دعوي نزد آن حضرت آمده و نزاع خود را مطرح کردند.
در اين موقع پيامبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم به خليفه اوّل رو کرده و فرمود: بين آنان داوري کن!
خليفه اوّل گفت:
ضماني نيست؛ زيرا حيواني حيوان ديگري را کشته است.
پيامبر به خليفه دوم فرمود:
تو بين آنان قضاوت کن! عمر گفتار ابوبکر را تکرار کرد.
رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام رو کرد و فرمود:
بين آنان حکم کن!
امام علي عليه السلام فرمود:
اگر گاو در استراحتگاه الاغ داخل شده، صاحبان گاو ضامن الاغ هستند، و در صورت عکس ضامن نيستند.
در اين هنگام رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم دست به سوي آسمان بلند کرد و فرمود:
«اَلْحَمْدُ للَّهِ الَّذي جَعَلَ مِنِّي مِنْ يَقْضي بِقَضَاءِ النَّبِيّين»