پایگاه تخصصی فقه هنر

امام علی و علم و هنر-ج1-ص120

اصبغ بن نباته مي گويد:

اميرالمؤمنين عليه السلام درباره ياران خود که در دست کفّار اسير شده بودند حکمي دقيق فرمود که:

هر کدام از آنان را که زخم در پشت سر داشت از او فديه نمي داد.

و مي فرمود:

او از جنگ فرار کرده است.

و هر کدام را که از پيشِ رو زخم داشت براي او فِديه مي داد و آزادش مي کرد. [309] .

نشانه جهاد کنندگان

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در جنگ جمل و صفين و نهروان در ميان ياران کشته خود به دقت نظر مي کرد و بر کسي که از پُشت سر زخم داشت نماز نمي خواند و مي فرمود:

او از جهاد در راه خدا فرار کرده و بر کسي که از پيش رو زخم داشت نماز به جاي مي آورد و او را به خاک مي سپرد. [310] .

سرانجام خلافکار

غلامي را نزد خليفه دوم آوردند، و ادّعا مي کردند مولاي خود را کشته است،

خليفه دوم دستور داد او را بکشند.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مانع شد و غلام را به حضور طلبيد و به او فرمود:

آيا مولايت را کشته اي؟

غلام گفت: آري.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: چرا؟

غلام گفت: با من عمل خلاف نمود.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از اولياي مقتول پرسيد:

آيا کشته خود را به خاک سپرده ايد؟

آنها گفتند: آري.

حضرت علي عليه السلام فرمود: چه وقت؟

آنها گفتند: همين الآن.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به خليفه دوم رو کرده و فرمود:

غلام را بازداشت کن و او را نده و به اولياي مقتول بگو پس از سه روز ديگر بيايند.

چون پس از سه روز آمدند، علي عليه السلام دست خليفه دوم را گرفت و به اتّفاق اولياي مقتول به جانب گورستان رهسپار شدند، و چون به قبر آن مرد رسيدند، آن حضرت به اولياي مقتول فرمود:

اين قبر کشته شماست؟

آنها گفتند: آري.

حضرت فرمود: آن را حفر کنيد!

آن را حفر کردند تا به لَحَد رسيدند.

آنگاه به آنان فرمود:

ميّت خود را بيرون بياوريد.

آنها هرچه نگاه کردند جز کفن ميّت چيزي نديدند.

جريان را به آن حضرت عرضه داشتند.

اميرالمؤمنين عليه السلام دوبار تکبير گفت و فرمود: