امام علی و علم و هنر-ج1-ص81
کار دوّم «ابوالاسود»، آن بود که علم نحو را به جمعي تعليم نمود، که از جمله آنها دانشمندان زير مي باشند:
1- سه فرزندش عطاء و ابوالحارث و ابوحرب
2- و عنبسة بن معدان مشهور به الفيل و ميمون بن الاقرن و عبدالرحمن بن هرمز و يحيي بن عاصم و نصر بن عاصم که از طبقه اوّل علماء «نحو» مي باشند.
3- و از طبقه دوّم عبداللّه بن اسحاق الحضرمي و عيسي بن عمر الثقفي و ابو عمرو بن العلاءالحارثي بوده اند که علم نحو را از يحيي بن يعمر فرا گرفتند
4- و از طبقه سوّم خليل بن احمد فراهيدي بوده است.
قواعد علم نحو که وصيّ پيامبر، حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام تنظيم و تعليم فرمود اينچنين منتشر شد.
در نتيجه هر کس علم نحو را مي آموخت قرآن و ديگر متون را مي توانست بدون اعراب گذاري هم صحيح بخواند.
اگر تلاش فرهنگي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام نبود چگونه مي شد از قرآن و حديث پيامبر، معارف اسلام را استفاده کرد؟
خداوند وصيّ پيامبر (علي عليه السلام) را ياري کرد تا در وقت مناسب (دهه چهارم از هجرت) علم نحو را تنظيم و تعليم نمايد و به شاگرد خود (ابوالاسود) بياموزد.
و از آنجا که نشر اين علم در کشور پهناور اسلام جز با نيروي حکومت، امکان پذير نبود،
پروردگار عالم چنين پيش آورد که «زياد» از «ابوالاسود» بخواهد تا علم نحو را که او از استادش، حضرت علي عليه السلام فراگرفته بود به ديگران تعليم دهد.
و اين علم به واسطه دستگاه حکومت دشمنِ حضرت علي عليه السلام در کشور پهناور اسلام نشر شود و به اين وسيله، فهم لغت عرب عصر پيامبر، براي همه آسان گردد و امروزه ميليون ها مسلمان قرآن را آنچنانکه بر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نازل شده است، بخوانند، و نه تنها ساکنين جزيرةُ العرب، زبان عربي را فراموش نکرده اند، بلکه اين زبان، زبان ديگر ملل چون آفريقا و اروپا شد.
در حکومت اميرالمؤمنين علي عليه السلام با محاسبه دقيق به آنانکه قرآن خواندن را ياد مي گرفتند و قاري قرآن بودند، حقوق پرداخت مي کردند که سالي دويست دينار مي شد. [168] .
آنگاه که رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم ديده از جهان فرو بست.