پایگاه تخصصی فقه هنر

امام علی و علم و هنر-ج1-ص16

(از امام شعري در همين مسئله نقل شد که به خليفه اوّل فرمود:)

اگر ادعا مي کني با شوراي مسلمين به خلافت رسيدي، چه شورايي بود که رأي دهندگان حضور نداشتند؟ و اگر خويشاوندي را حجّت مي آوري، ديگران از تو به پيامبر نزديک تر و سزاوارترند.» [23] [24] .

و در سخنراني هاي خود هرجا که لازم بود از سروده هاي ديگران نيز بهره مي گرفت.

مانند: خطبه 3 نهج البلاغه، که حضرت در سخنراني خود از شعر أعشي استفاده کرده است:

شَتَّانِ مَا يَومي عَلَي کُورِهَا

وَ يَوْمَ حَيَّانَ اَخي جَابِرٍ

«مرا با برادر جابر، حيّان چه شباهتي است،

من هر روز در گرماي سوزان کار مي کردم و او راحت و آسوده در خانه مي زيست.»

امامان معصوم عليهم السلام شعر و شاعر را مي پروراندند،

به شعر و هنر آرمان و هدف مي بخشيدند.

امام حسين عليه السلام در ميدان عاشورا در رجزهاي حماسي از جاذبه هنري شعر استفاده کرد.

حضرت زهرا عليها السلام در شب عروسي با اشعار بسيار زيبا علي عليه السلام را ستود و اوج شادي و احترام را به همسرش شناساند که فرمود:

أَضْحَي الْفِخارُ لَنا وَ عِزٌّ شامِخٌ

وَلَقَدْ سَمَوْنا في بَني عَدْنانِ

نِلْتَ اْلْعُلا وَ عَلَوْتَ في کُلِّ الْوَري

وَ تَقاصَرَتْ عَنْ مَجْدِکَ الثَّقْلانِ

أَعْني عَلِيّاً خَيْرَ مَنْ وَطَأَ الثَّري

ذَالْمَجْدِ وَالْاءِفْضالِ وَالْاءِحْسانِ

فَلَهُ الْمَکارِمُ وَالْمَعالي وَالْحِبا

ماناحَتِ الْاَطْيارُ في الْأَغْصانِ

1- افتخار و عزّت والا، از آنِ ما شد و ما در ميان فرزندان «عدنان» سربلند شديم.

2- تو به بزرگي و برتري رسيدي و از همه آفريده ها والاتر شدي و جنّ و أنس از عظمت تو عقب ماندند.

3- منظورم «علي» است، بهترين کسي که گام بر خاک نهاده است، بزرگوار و داراي احسان و نيکي.

4- والايي هاي اخلاقي و بزرگي ها از آن اوست، تا آنگاه که مرغان بر شاخه ها به ترنّم مشغولند.) [25] .

امام رضا عليه السلام به شاعر سربردار اهلبيت عليهم السلام توجّه دارد در مجلس او مي نشيند.

به اشعار او گوش فرا مي دهد،

و شعر و قصيده «کميّت» را تکميل مي کند

و حزن و اندوه مسلمين را با جاذبه هنري شعر به همگان مي فهماند که:

وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ يَا لَهَا مِنْ مُصيبَةٍ