امام علی و علم و هنر-ج1-ص11
جسم و اندام امام علي عليه السلام، روح و روان امام، همه مظهر زيبائي و جمال الهي است.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام قرآن که مي خواند، هيچ صدائي و هيچ قاري قرآني ياراي مقابله با او را نداشت، وقتي صداي قرآن امام سجّاد عليه السلام به خيابان مي رسيد، مردم چنان مجذوب مي شدند که صف طولاني در کوچه ايجاد مي شد.
زيبا مي خواندند.
زيبا بودند،
زيبا حرف مي زدند،
و شعرهاي زيبا مي سرودند،
و با خوشروئي و تواضع با مردم برخورد مي کردند.
وقتي از امام صادق عليه السلام پرسيدند:
چرا اسماعيل فرزند شما جانشين شما نيست؟
حضرت فرمود:
امام بايد از هر نظر بي عيب و نقص باشد در حالي که کف دست اسماعيل پُر شده است،
يعني کمال و زيبائي جسم و جان ولي اللَّه، و رهبر انسانها مورد توجّه است که:
اللَّهُ جَمِيلٌ وَ يُحِبُّ کُلَّ جَمال
(خدا زيباست و هر نوع زيبائي را دوست دارد.)
حال با توجّه به زيبائي ها و هفداري سراسر هستي مي شود به هنر و زيبائي ها توجه کامل نداشت؟
راه زيبا سرودن، زيبا گفتن، زيبا نوشتن، و درست انديشيدن را ياد نگرفت؟
و نسبت به رسالت هنر، و نقش آفريني آن بي تفاوت ماند؟
در منابع روائي شيعه و در نهج البلاغه انواع هنر مورد توجّه است، زيرا:
پل ارتباطي انسان ها با واقعيّت ها هنر است.
هنر واقعيّت ها را براي تمام اقشار جامعه قابل درک مي کند.
به همه مي شناساند که ممکن است يک بحث سنگين کلامي يا فلسفي را همه اقشار جامعه نتوانند درک کنند، بشناسد، امّا اگر از جاذبه هنري شعر، يا قصّه يا نمايشنامه، يا طرح هاي آموزشي يا بيان تجسّمي «دراماتيک» استفاده شود همه مردم با آن واقعيّت آشنا مي شوند.
رسالت هنر، همگاني کردن واقعيّت هاست،
که امام معصوم عليهم السلام فرمود:
وَ اِنَّ مِنَ الشِّعْرِ لِحِکْمَة
(همانا برخي از اشعارها حکيمانه اند)
رسالت هنر سيراب کردن همه مردم در تمام سطوح فکري است.
براي اينکه ديدگاه هاي اسلامي، اخلاق اسلامي، جهان بيني اسلامي، فلسفه اسلامي، فقه اسلامي، احکام اسلامي جهاني شود، قابل فهم و درک ملل و اقوام گوناگون گردد همه بدانند، و همه واقعيّت ها را بشناسند:
بايد از جاذبه هنري شعر استفاده کرد.
بايد از جاذبه فيلم ها کمک گرفت و به تمام دنيا صادر کرد.
بايد به شيوه هاي غير گفتاري روي آورد.
بايد از قصّه نويسي و قصّه پردازي آغاز کرد.