آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص280
همنشینی کلمه « المنایا » با « تتنضل » که به معنای مسابقه تیراندازی است، موجب شده است، مرگ همچون انسانی تیرانداز مجسّم گردد که هدف را آماج تیر خود قرار داده است. در نهج البلاغه مفهومی چون دنیا نیز به سان موجودی زنده و هوشیار ترسیم می شود که مخاطب قرار می گیرد و به آن ویژگی های انسانی داده می شود. دنیا دارای حرکاتی انسانی می گردد، روی می آورد، پشت می کند، می بیند. مثلاً می فرماید: « أنَأ کَابُّ الدُّنیَا لِوَجهِهِا وَ قَادِرُهَا بِقَدرِهَا وَ نَاظِرُهَا بِعَینِهَا …:[1] من دنیا را به دور افکنده ام وآن را نیک سنجیده ام و به چشمی که در خور آن است، در او می نگرم ».
گاه صفات انسانی درباره دنیا بسیار روشن است؛ به سان انسانی فریبنده است و مغرور و نیرنگ باز؛ چنان که حضرت می فرماید: « فَاحذَرُو الدُّنیا فَإنَّهَا غَدّارَةٌ غَرّارةٌ خَدُوعٌ :[2] پس از دنیا بپرهیزید که غدّار و فریبنده و نیرنگ باز است ».
ملاحظه می شود که تشبیه ها در نهج البلاغه سرشار از عاطفه هستند که در ارسال معنا به مخاطب تأثیر آشکاری دارند و در تمام ارکان، یعنی واژگان، ترکیب ها و تصویرها نمایان است. این تصویرهای تشبیهی با وجه شبه های مناسب و دقیق موجب تبیین معنا و تثبیت آن در ذهن مخاطب می گردد.
حضرت در اسناد ویژگی های انسانی به دنیا و تشبیه آن به زنی فریبکار، مرکبی سرکش، دروغگو، خیانتکار، ستیزه گر و ناسپاس می فرماید: « وَ هِیَ المُتَصَدّیَةُ العَنُونُ وَالجَامِحَةُ الحَرُونُ وَالمَائنَةَ الخَؤُونُ وَالجَحُودُ الکَنُودُ وَالعَنُودُ الصَّدُودُ وَالحَیُودُ المَیُودُ :[3] دنیا چون توسنی است سرکش و گریزپای که رکاب