آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص278
نیزه و شمشیر آنها را از پای در آوردید. آنان اولشان روی آخرشان می افتاد؛ چون اشتران تشنه که از آبشخورشان می رانند و دور می گردند ».
این شیوه از بیان که تشبیه مفاهیم ذهنی و انتزاعی به پدیده های حسی از جمله حیوان صورت می گیرد، باید به گونه ای باشد که با مفاهیم ذهنی تناسب و هماهنگی داشته باشند و درنتیجه تصویری قابل قبول ارائه گردد.
یکی از مفاهیم بسیار انتزاعی، مفهوم مرگ است که هم در قرآن کریم و هم در نهج البلاغه به آن ویژگی حیوانی داده شده است. در قرآن کریم وقتی از مرگ در یک تصویر تشبیهی سخن به میان می آید، به سان حیوان درنده ای توصیف می شود که آدمی از آن می گریزد؛ مثلاً می فرماید: « ﴿قُل إنّ المَوتَ الّذی تَفِرّوُنَ مِنهُ فَإنّهُ ملُاقِیکُم ثُمَّ تَردُونَ إلَی عَالم الغَیبِ وَ الشَّهَادَةِ ﴾ :[1] بگو آن مرگی که از آن می گریزید، قطعاً به سروقت شما می آید، آن گاه به سوی دانای نهان و آشکار باز گردانیده خواهید شد ».
در این آیه مرگ به سان حیوانی به تصویر کشیده شده است که آدمی می خواهد از چنگال آن بگریزد. در نهج البلاغه نیز امام عليه السلام به مرگ جنبه حسّی داده و در قالب استعاره مکنیه آن را چنین به تصویر کشیده است: فکان قد علقتکم مخالب المنیته :[2] چنگال های مرگ در شما آویخته ».
مرگ همچون درنده ای است که چنگال دارد که از لوازم مستعاربه می باشد. در عبارت دیگر در نهج البلاغه یکی از ویژگی های حیوانی که در کمین صید نشسته باشد، برای مرگ آمده است. حضرت می فرماید: « وَاعلَمُوا أنّ مَلَاِحظَ المَنیّةِ نَحوَکُم دانِیةُ وَ کَأنَّکُم بِمَخَالِبِهَا وَ قَد نَشِبَت فِیکُم …:[3] بدانید