آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص273
شعر و هم در خطبه ها از آن بسیار بهره برده اند و تشبیه را « برترین گونه بلاغی و ارجمندترین آن »[1] دانسته اند. تأثیر و کارکرد تشبیه از دو جهت است: کارکرد روان شناختی و کارکرد عقلانی.
عموم بلاغت دانان در آثارشان به طورکامل به بحث تشبیه پرداخته اند و این بحث از دیدگاه هیچ یک فرو نمانده است. تشبیه از چنان اهمیّتی برخوردار است که نزد ناقدان کلاسیک عرب، معیار و سنجه شاعری بوده است؛ چنان که ابن سلاّم درباره امرؤالقیس می گفت: « کان أحسن طبقه تشبیهاً »؛[2] یعنی از نظر او شاعریّت امرؤالقیس در تشبیه های وی بوده است.
تشبیه به عنوان مهم ترین ابزار تصویرگری و آفرینش هنری آن است که « دو چیز با هم در آمیزند و ادغام شوند؛ به گونه ای که تصویری آفریده شود غیر از آنچه آن دو چیز در حالت انفرادی و تنهایی بوده اند و نه به صورت دو چیزی که با هم جمع شوند و صورت هر دو حفظ گردد …؛[3] پس تشبیه گونه ای است متفاوت با آن گونه های دیگر در آفرینش هنری در یک متن. به وسیله تشبیه است که مسائل پیچیده اندیشگانی روشن می گردد؛ لذا برای تشبیه سه کارکرد را بیان کرده اند: 1. مبالغه؛ 2. تبیین؛ 3. روشنگری .[4]
تشبیه در سخنان امام عليه السلام به دلایلی که ذکر شد، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف امام عليه السلام از تشبیه، همان کارکرد روان شناختی است که در گونه های متعدد تشبیه آن را بیان کرده است. ایشان در خطبه جهاد برای تأثیرگذاری بر روحیه یارانش که چرا در برابر دشمن سستی به خرج داده اند،