پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص267

فرو می خواباند و چون شب در رسد، تاریکی آن را چونان چراغی برای یافتن روزی خویش به کار می گیرد. تاریکی دیدگانش را از دیدن مانع نشود و او را از پرواز در اعماق ظلمت باز ندارد ».

در وصف مورچه هم آمده است: « أنظُرُوا إلَی النّملَةِ فِی صِغَرِ جُثَّتَها وَ لَطَافَةِ هَیئَتِهَا لَاتکَادُ تُنالُ بِلَحظِ البَصَرِ وَ لابِمُستَدرَکِ الفِکر … وَلَو فَکَّرتَ فِی مَجاری أکلِهَا وَ فِی عُلوِهَا وَ سُفلِها وَ مَا فِی الجَوفِ مِن شَراسِیفِ بَطنِهَا وَ مَا فِی الرّأسِ مِن عَینها وَ أذُنِها، لَقَضَیتَ مِن خَلقِها عَجباً وَ لَقِیتَ مِن وَصفِها تَعَباً … وَلَو ضَربتَ فِی مَذاهِبِ فِکرِکَ لِتَبلُغَ غَایاتِهِ مَا دَلّتکَ الدَّلالَةُ إلاّ عَلی أنَّ فاطِرَ النّملَة هُوَ فاطِرُ النَّخلَة لِدَقیقِ تَفصیلِ کُلِّ شَیءٍ وَ غَامِضِ اختلافِ کُلِّ حَیٍّ …:[1] به آن مور با جثه خرد و اندام نازکش بنگرید؛ گویی چنان است که به گوشه چشم دیده نشود و آفرینش وی به نیروی اندیشه به تصور در نیاید … اگر در مجاری خوراک او، در بالا و زیر و درون تن و چین و شکمش و چشم و گوشی که بر سر او نهاده شده، بنگری، هر آینه از آفرینش او در شگفت خواهی شد و در توصیف آن به رنج خواهی افتاد …. اگر در عالم اندیشه ات به سیر و گشت بپردازی و به نهایت رسی، به این امر رهنمون شوی که آفریننده مورچه همان آفریننده نخله خرماست، به سبب دقت گونه گون هر چیز و پیچیدگی اختلافی که در هر موجود زنده ای به کارگرفته شده است ».

در این متن و متن قبلی حضرت عليه السلام با ارائه تصویری دیداری خواننده یا شنونده را به تأمل در آفرینش و غایت آن و درنهایت آفریدگار آنها فرا می خواند. گزینش این تصویر از این پدیده ها تنها از باب آرایش لفظی نیست؛ بلکه هدف و کارکرد آن معرفتی است. حضرت در توصیف ملخ چنین فرموده

  1. 1. . همان، خ.185.