آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص265
هنری تأثیر بسزایی دارد و گزینش واژگان آهنگین و الهام بخش، موجب شوریدن احساس و عاطفه و خیال می گردد. غیر از این مؤلفه ها که در شکل گیری تصویر هنری در نهج البلاغه مشارکت دارند، می توان از منابعی یاد کرد که خاستگاه تصویر در این متن هستند؛ از جمله دین، اخلاق، انسان، طبیعت و تاریخ.
گونه های تصویر
تصویر دیداری
تصویر دیداری در جلب توجه خواننده یا شنونده از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیّت آن به ویژه در نظام گفتمان شفاهی در روزگار امام عليه السلام بهتر از هر روزگار دیگر قابل درک است. در شکل گیری تصویر ذهنی، زبان نقشی اساسی ایفا می کند که زمینه ساز تحلیل ذهنی می گردد. حضرت عليه السلام در توصیف طاووس از این گونه تصویر چنین بهره برده است:
تَخَالُ قَصَبَه مَدَارِیَ مِن فِضَّةٍ وَ مَا أُنبِتَ عَلیها مِن عَجیبٍ دارَاتِهِ وَ شُمُوسِهِ خَالِصَ العِقیَانِ وَ فِلَذَ الزَّبَرجَدِ؛ فَإن شَبَّهتَهِ بِمَا أنبَتَتِ الأرضُ قُلتَ: جَنیً جُنِیَ مِن زَهرَةِ کُلِّ رَبیعٍ وَ إن ضَاهَیتَهُ بِالمَلابِس فَهُو کَمَوشِیِّ الحُلَلِ أو کَمُونقٍ عَصبِ الیَمَنِ وَ إن شَاکَلتَه بِالحُلِیِّ فَهُو کَفُصُوصٍ ذاتِ ألوَانٍ قَد نُطّقَت بِاللُّجَینِ المُکَلَّلِ یَمشِی مَشیَ المَرِحِ المُختَالِ وَ یَتَصَفَّحُ ذَنبَهُ وَ جَناحَیهِ فَیُقَهقِه ُضَاحِکًا لِجَمَالِ سِربَالِهِ وَ أصَابیِغَ وِشاحِهِ؛ فَإذا رَمَی بِبَصَره إلَی قَوائمَهُ زَقَا مُعوِلاً بِصَوتٍ یَکادُ یُبینُ عَن استِغَاثَتِهِ وَ یَشهَدُ بِصَادِقِ تَوجُّعِه :[1] نایچه های پر او چونان میله های نقره است که