آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص262
شنونده است که می تواند با آن به ژرفای ذهن نویسنده یا گوینده راه یابد. کارکرد تصویر در یک متن کارکرد دیالکتیکی است؛ بدین معنا که هم گوینده یا نویسنده از آن برای بیان اندیشه و احساس خود بهره می گیرد و هم خواننده و شنونده به واسطه آن به تحلیل اندیشه های صاحب متن می رسد.
تصویر در نهج البلاغه به قصد خود تصویر نیامده است؛ بلکه مهم ترین و شاید تنها کارکرد آن، انتقال اندیشه های امام عليه السلام است. قبل از پرداختن به گونه های تصویر در نهج البلاغه لازم است، به گونه های تصویر در ادبیات و تقسیم بندی آن اشاره ای داشته باشیم. « تصویر را از حیث قالب هنری به دو گونۀ تصویر بیانی و تصویر ذهنی تقسیم کرده اند. تصویر بیانی شامل تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز می شود و تصویر ذهنی همان تأثیرپذیری ذهن از اثر هنری و دریافت آن است. تقسیم بندی دیگری با توجه به ارتباط آن با حواس آدمی وجود دارد که به پنج گونه تقسیم شده است: تصویر دیداری، تصویر شنیداری، تصویر چشایی، تصویر بویایی و تصویر لمسی و در ذیل آن، تصویر ساکن و پویا و رنگارنگ ».[1]
بن مایه های تصویر در نهج البلاغه
گفتیم تصویر در نهج البلاغه ابزار آرایش ظاهری متن نیست؛ بلکه ابزار انتقال پیام است؛ لذا آنچه بن مایه های تصویر در متن نهج البلاغه را تشکیل می دهد، می تواند به قرار ذیل باشد:
اندیشه دینی
محور ی ترین مسئله در نهج البلاغه اندیشه دینی است و تمام سازوکارهای