پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص259

ملاحظه می شود که جناس در متن نهج البلاغه تنها یک آرایش لفظی نیست؛ بلکه با اندیشه و عاطفه حضرت عليه السلام همراه است. آنجا که سخن وجه حماسی می گیرد، واژگان پرطنین و موسیقی آن تند است و آنجا که عاطفه لطیف می گردد، آواها و موسیقی نرم می گردد. در متن نهج البلاغه دو عاطفه حماسی و شاعرانه را با هم می بینیم. این ویژگی جناس نهج البلاغه است که با تعریف ادبی آن کاملاً سازگار است؛ چون در جناس اصل بر زیبایی است و این ویژگی سه کارکرد دارد:

1. تداعی معانی دریافت همگون میان دو واژه موسیقی گوش نوازی را ایجاد می کند.

2. کشف ابهام شگفت انگیز میان دو واژه متجانس که در عین یکی بودن، متفاوت اند؛ یعنی وحدت لفظی و تفاوت معنایی ( کثرت در عین وحدت ) شادی آور است.

3. غرابت واژه های متجانس، ناشی از وحدت در عین کثرت، سبب برجستگی لفظی و حتی معنایی آنها می شود .[1]

به همین دلایل درباره ویژگی ادبی و زیبایی متن آن، سخن شناسان پیوند و آمیختگی لفظ و معنا را در نظر داشته و گفته اند: « در خطابه های ارتجاعی و ناگهانی او معجزاتی از اندیشه های استوار با معیارهای دقیق عقل حکیمانه و منطق پایدار یافت می شود و در برابر چنین گستردگی و ژرفایی از استواری و دقت و موشکافی، آن گاه به شگفتی دچار می شوی که بدانی علی عليه السلام حتی تا چند لحظه پیش از سخنرانی هم برای آن آمادگی نداشت ».[2]

  1. 1. . تقی وحیدیان کامیار؛ بدیع از دیدگاه زیبایی‌شناسی؛ ص24.
  2. 2. . جرج جرداق؛ الامام علی صوت العدالة الانسانیه؛ ج1، ص9.