پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص255

در این عبارت، شبه اشتقاق میان « ساق و سیاق » رخ داده که موجب موسیقایی شدن عبارت گردیده و از طرف دیگر حضور دو کلمه متجانس « لحاق و فراق » به موسیقی آن شدت بخشیده است. تکرار حرف « ق » در پایان هر چهار واژه و تکرار « س » نیز به آن زیبایی دو چندان داده است.

تناسب را در به کارگیری دو واژه در جناس خطّی که دو واژه متجانس فقط در نقطه ها با هم مختلف اند، به زیبایی در وصف دنیا در این عبارت می بینیم: « یُونقُ مَنْظرها و یُوبقُ مخبرُها :[1] ظاهرش دلفریب و باطنش هلاک کننده است ».

دو کلمه « یونق و یوبق » فقط در نقطه با هم تفاوت دارند و وجود حرف « واو » در هر دو که موجب کشیدگی صوتی می شود، عبارت را زیباتر ساخته است.

سجع در نامه ها

پیداست که میان خطابه و نامه تفاوت بسیار است؛ یعنی همان تفاوت میان نوشتار و گفتار. تفاوت اصلی این دو وجه زبان آن است که در گفتار کلام به صورت زنده و چهره به چهره جریان دارد و نقش حالت هایی چون لحن، مکث، درنگ و تغییر حالات چهره و دست در تأثیر کلام بر شنونده کاملاً روشن است؛ اما در نوشتار، تنها یک وجه و یک حالت وجود دارد که همان متن مکتوب است. هرچند در نوشتار نویسنده می تواند با تأمل بیشتری متن را زیباتر نماید، امکانات زبان شفاهی همواره بیشتر است؛ به همین روی در نامه های حضرت عليه السلام این ویژگی را می بینیم که مؤلفه اصلی آن ریتم است و

  1. 1. . همان، خ83.