آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص231
این متن با این آواها و تکرار آنها در ساختار خطبه که مبتنی بر تقابل مفاهیم بوده است، نظامی هماهنگ را به وجود آورده که این نظام هماهنگ با موسیقی تقابلی، به زیبایی در پیام رسانی موفق بوده است. این نظام موسیقایی به طور ناخودآگاه بر مخاطب تأثیر می گذارد.
در این عبارت نیز تقابل را می بینیم: « إحذَروُا صَولَةَ الکَریمِ إذا جَاع وَ اللّئیمِ إذا شَبِعَ :[1] از تعرّض کریمان گرسنه و از تعرّض فرومایگان سیر بر حذر باشید ».
تقابل میان « کریم و لئیم » و « جاع و شبع » می باشد. این دو تصویر متفاوت اند، ولی در عین اختلاف از جهاتی با هم هماهنگی دارند؛ یعنی « کریم + گرسنگی » در تقابل است با « لئیم + سیری ».
دو جمله در روساخت با هم در تضاد هستند؛ ولی در ژرف ساخت یک وجه مشترک دارند و آن پرهیز و دوری کردن از خشم و حمله آن دو است؛ اما از حیث معنایی در این عبارت گفته اند، گرسنگی و سیری در اینجا دلالت حقیقی ندارند؛ بلکه دلالت آن دو مجازی است؛ یعنی گرسنگی انسان بزرگوار کنایه از شدّت نیاز اوست که لازمه آن جوشش خشم اوست نسبت به عدم پایبندی مردم به ارزش های اخلاقی از جمله بخشش و سیری انسان فرومایه کنایه از بی نیازی اوست که سیری اش را ابزاری برای سرکشی و شورش بر می گیرد .[2]
گاه تقابل در کلماتی رخ می دهد که مدلول جهتی دارند؛ مثل بالا – پایین. تقابل در این گونه واژگان یا عمودی است؛ مانند « اعلی – أسفل » یا افقی مانند « امام – خلف ». این گونه تقابل در عبارات ذیل آمده است: