پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص222

خطبه که فاصله آن با « هُم » پایان می یابد، کلماتی که بر علّت و غایت عمل دلالت دارد، مثل « تسکیناً، تخشیعاً، تذلیلاً و …» بر جار و مجرور مقدم شده اند؛ ولی در بند و فاصله سوم به عکس شده است: « تواضعاً، تصاغراً و تذللاً » پس از جار و مجرور آمده اند.

موسیقی درونی در نهج البلاغه

در موسیقی بیرونی موسیقی با فاصله در متن خطبه ها قافیه مند شدند که این فاصله ها میان عبارات و جمله ها می آیند؛ اما موسیقی درونی از چینش واژگان در یک نظم استوار و سرشار از عاطفه و احساس ناشی می شود. موسیقی درونی از هماهنگی واژگان در متن و همنشینی حروف با هم حاصل می شود، برای نمونه حضرت در متن زیر می فرماید: « وَاعلَم أنَّ مَالِکَ المَوت هُوَ مَالکُ الحَیاةِ وَ أنَّ الخَالِقَ هُوَ المُمیتُ وَ أنّ المُفنِی هُوَ المُعیدُ وَ أنَّ المُبتَلَی هُوَالمُعَافِی وَ أنَّ الدُّنیَا لَم تَکُن لِتَستَقرَّ إلاّ عَلَی مَا جَعَلهَا اللّهُ عَلیهِ مِنَ النّعماَءِ وَ الإبتِلاءِ وَالجَزاءِ فِی المَعادِ …؛ فَإنّکَ أوّلُ مَا خُلِقتَ بِهِ جَاهلِاً ثُمَّ عُلِّمتَ وَ مَا أکثَرَ مَا تَجهَلُ مِن الأمرِ وَ یَتَحَیّرُ فیهِ رَأیُکَ وَ یَضِلُّ فِیهِ بَصَرُکَ ثمَّ تُبصِرهُ بعدَ ذلکَ …:[1]

و بدان که مالک مرگ همان مالک زندگی، آفریننده همان میراننده و فناکننده همان بازگرداننده و مبتلاکننده همان عافیت بخشنده است و دنیا استقرار نیافته، مگر بر آن حال که خداوند برای آن مقرّر داشته از نعمت ها و آزمایش ها و پاداش روز جزا …؛ زیرا تو در آغاز نادان آفریده شدی؛ سپس دانا گشتی و چه بسیارند چیزهایی که تو نمی دانی و اندیشه ات در آن حیران است و بینش تو بدان راه نمی جوید؛ ولی در آینده می بینی و می شناسی ».

  1. 1. . همان، نامه 31.