پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص209

قصیده را گویند و در بلاغت سنتی به حسن ختام معروف است. گزینش عبارات پایانی در یک گفتار از آن جهت مهم است که بر ذهن مخاطب تأثیرگذار و ماندگار خواهد شد. در نهج البلاغه نیز از این شیوه استفاده شده و حضرت از ابزارهایی چون تصویرسازی، پرسش، ضرب المثل و شعر درانسجام بخشی به متن برای پایان بندی بهره گرفته است. در این قسمت به گونه هایی از این شگرد ادبی در متن نهج البلاغه اشاره می شود که نشان می دهد، پایان بندی و تعامل آن با عناصر دیگر خطبه و نقش این عنصر در ساختار کلی متن چگونه است .[1]

هرچند اصطلاح پایان بندی در حوزه شعر و داستان مطرح است، در متونی چون نهج البلاغه ناظر بر دو چیز است: 1. آنچه وجه مشترک تام این متون را تشکیل می دهد، واژگان است. 2. هدف از به کارگیری این شیوه ها در پایان متن، اثربخشی است. این ویژگی در بلاغت سنّتی نیز مطرح بوده است و پایان یافتن قصیده را با توجه به نوع آن و هدفی که برای آن سروده شده است، پیوند می دادند و می گفتند: « شایسته است پایان قصیده مدحی به معانی سرور و شاد اختصاص یابد و در تعزیه و رثا به معانی حزن و اندوه. پایان هر مضمونی با کل متن تناسب داشته باشد و واژگان نیز در نهایت زیبایی ».[2] بر خلاف آنچه در بلاغت جدید آن را محدود به شعر و نمایش کرده اند، گذشتگان آن را ویژگی هر کلامی می دانستند و بر آن بودند که هر بلیغی در هر زمینه ای که می خواهد سخن بگوید، باید گفتارش را به پایانی زیبا ختم کند؛ چون پایان هر کلام، چیزی است که شنیده می شود و امکان دارد که از میان سایر بخش های کلام، کلام پایانی در خاطره بماند و ماندگار شود؛ لذا

  1. 1. . ر.ک: علی‌باقر طاهری‌نیا و نسرین عباسی؛ «گونه‌ای پایان‌بندی در نهج‌البلاغه».
  2. 2. . ابوالحسن حازم قرطامنی؛ منهاج البلغا و سراج الادبا؛ ص305.