پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص183

با شما در میان نهادم و خلاصه آنچه را در خزانه رأی داشتم، برایتان آشکار کردم. ای کاش از رأی قصیر پیروی می کردند ».

در این عبارت حضرت عليه السلام اندیشه و رأی خود را به « نخل الدقیق » تشبیه کرده که از عیب و اشکال مبرّاست؛ « یعنی لفظ ” نخل ” ( غربال کردن ) برای رأی استوار و سنجیده استعاره شده است که وجه مشابهت آن است که بهترین چیزی که از آرد غربال می شود و می ماند، همان مفید و سودمند است؛ مثل رأی و اندیشه که بهترین و سودمندترین آن، آن است که از تیرگی های شهوت و غضب خالی باشد ».[1]

استعاره مکنیّه آن است که مشبه به پنهان است و به یکی از لوازمِ دالّ بر آن در عبارت اشاره می شود. این نوع استعاره به دلیل حذف مشبه به و ظهور یکی از آثار و لوازم آن، ذهن را فعّال تر می کند و مخاطب در درک تصویر به تأمل و اندیشه ورزی بیشتری نیاز دارد. « فرق آن با استعاره تصریحیّه آن است که در استعاره تصریحیّه، مخاطب چندان به تلاش ذهنی نیاز ندارد؛ ولی در اینجا باید بکوشد تا عناصر ناپیدای تشبیه و تصویر را پیدا کند ».[2]

در این عبارت حضرت عليه السلام یارانش را به جنگ صفین تشویق می کند و می فرماید: « وَقَد قلّبْتُ هَذا الأمرَ بَطنْهُ وَ ظَهرهُ :[3] جهات کار را بررسی کردم ».

حضرت عليه السلام کلمه « أمر » را که مفهوم ذهنی و عقلانی است، به امر محسوس تشبیه کرده که دارای درون و بیرون است؛ سپس در راستای تشبیه، مشبه به را حذف کرده و برخی از لوازم آن را که همان « بطن و ظهر » است، آورده. مراد گوینده، تحقق یافتن امر و آگاهی کامل داشتن از تمام جنبه های

  1. 1. . ابن‌میثم بحرانی؛ کمال الدین، شرح نهج‌البلاغه؛ ج2، ص86.
  2. 2. . علی عمران؛ حجاجیّه الصورة الفنیة فی الخطاب الحربی؛ ص115.
  3. 3. . نهج‌البلاغه؛ خ54.