آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص174
کامل می شوند و در وحدت معنایی به هم پیوند می خورند. این تقابل های متعدّد، چنان که گفتیم، در دو جهت منفی و مثبت به هم می رسند و به طورکلی به دو گروه تقسیم می شوند:
– تقابل های دنیایی: حق، باطل، محق و مبطل.
– تقابل های آخرتی: دنیا، آخرت، جنه، نار.
در حوزه معنایی حق و بهشت شخصیت ها علی عليه السلام، اهل العراق، هاشم و عبدالمطلب هستند و ویژگی های آنان؛ مهاجر، صریح و مؤمن ذکر شده است؛ اما در حوزه معنایی باطل و دوزخ، شخصیت ها معاویه، اهل الشام، ابوسفیان و امیّه و ویژگی های آنان، طلیق، لصیق و مدغل می باشد.
ایجاز
ایجاز را می توان از ابزارهای آفرینش هنری در حوزه معنا به حساب آورد. هدف از ایجاز، بیان معنای مورد نظر در کمترین عبارت است که در زبان شناسی به آن اقتصاد زبانی گویند. ایجاز در دانش معانی مورد بحث قرار می گیرد؛ لذا به حوزه معنا مربوط می شود. « ایجاز از فنون مهم بلاغی در رساندن معنا و پیام به شمار می آید و از ویژگی های ذوق سلیم می باشد که به تعبیر شکسپیر، ایجاز روح و قریحه است ».[1] ایجاز از عناصر زیباسازی متن و محور بلاغت است. این عنصر از چنان اهمیتی برخوردار است که وقتی از ابن مقفّع پرسیدند، بلاغت چیست، گفت: « بلاغت همان ایجاز است ».[2] لذا ایجاز مؤلفه مهم تبدیل سخن عادی به سخن ادبی است. در یک متن ادبی ایجاز نقش مهمی در زیبایی و آفرینش هنری ایفا می کند. ایجاز چنان است