آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص155
سپاه خود را فرستاده ام و گفته ام که از ساحل فرات دور نشوند تا فرمان من برسد. بر آن شدم که از این آب بگذرم و به نزد مردمی که در ساحل دجله وطن گزیده اند، بروم و آنها را برای جنگ بسیج کنم تا با شما به سوی دشمنانتان به حرکت افتند و آنان را یاری کننده نیروی شما گردانم ».
کلمه « نطفه » که در لغت به معنای آب اندک است، در اینجا به معنای رود فرات است؛ پس مجاز لغوی به کار رفته است و رابطه آن با معنای اصلی، رابطه جزئیّت است؛ یعنی این لفظ بخشی از معنای مورد نظر است. کارکرد این مجاز آن است که گوینده در پی آن است که با روحیه دادن به لشکریان، آب بسیارِ فرات را در نظرشان اندک جلوه دهد؛ بنابراین کارکردی روان شناختی دارد که گوینده، تصویر یا معنا یا حالتی را جای تصویر و حالت دیگر قرار می دهد. این شیوه بیانی که بر قدرت تأثیرگذاری کلام گوینده بر مخاطب دلالت دارد، بر عنصر خیال تکیه می کند.
حضرت عليه السلام درباره مردم شام و جنگ آنان از باب مجاز لغوی، « تیزی شمشیر » ( حد السیف ) را به کار می گیرد و می فرماید: « فأن أبَؤا أعطَیتُهُم حَدَّ السیفِ وَ کَفَی بِه شافیاً مِنَ البَاطِل وَ ناصِراً لِلحقِّ …:[1] اگر سر برتابند، شمشیر تیز حوالتشان کنم که شمشیر درمان باطل است و یار حق ».
در این عبارات مراد از « حد السیف » جنگ است؛ یعنی از مجاز به علاقه آلیت استفاده شده است.
نکته پایانی در باب مجاز لغوی در نهج البلاغه پاسخگویی به این پرسش است که چرا حضرت عليه السلام از این صنعت کمتر بهره برده است؛ پاسخ آن است که در فرایند ارتباطی در خطبه ها بنا بر آن است که خطیب در پی ایجاد ارتباط و