پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص142

حَالَهُم، کانَ أَصوَبُ فِی القَولِ وَ أَبلَغُ فِی العُذرِ وَ قُلتُم مَکَانَ سَبِّکُم إِیّاهُم: أَلّلهَمَّ احقِن دِمَاءَنا وَ دِمَاءَهُم و أَصلِح ذَاتَ بَینَنا وَ بَینَهُم وَ أهدِهم مِن ضَلالَتِهِم حَتّی یَعرِفَ الحَقَّ مَن جَهِلَه وَ یَرعَوِی عَنِ الغَیِّ وَالعُدوَانِ مَن لَهِجَ به …:[1] دوست ندارم شما دشنام دهنده باشید؛ ولی اگر در گفتارتان اعمال آنان را وصف و به بیان حالشان بپردازید، به سخنان صواب نزدیک تر و عذرتان پذیرفته تر است، بهتر است، به جای دشنام بگویید: بار خدایا، خون های ما و آنها را از ریختن نگه دار و میان ما و ایشان آشتی انداز و آنها را که دستخوش گمراهی اند، راه بنمای تا هر که حق را نمی شناسد، بشناسد و آن که شیفته گمراهی است، از آن باز ایستد ».

این متن در مقام بازدارندگی از عمل زشت، روشن و واضح است؛ چون در مقام تربیت و فرهنگ سازی، عبارات در گفتمان مبتنی بر حقیقت باید روشن باشد. در جای دیگر در باب رابطه میان دنیا و آخرت و تشویق به دوست داشتن و ایثار به روشنی می فرماید: « إِنَّ المَرءَ إذَا هَلَکَ، قَالَ النّاسُ: مَا تَرَکَ ؟ وَ قَالَتِ المَلَائِکَةُ: مَا قَدَّم ؟ لِلّهِ آباؤُکُم ! فَقَدِّمُوا بَعضاً یَکُن لَکُم قَرضاً وَلَا تُخلِفُوا کُلاًّ فَیَکُونَ فَرضاً عَلَیکُم :[2] هنگامی که کسی بمیرد، مردم می گویند: چه بر جای نهاد ؟ و فرشتگان می گویند: چه پیش فرستاد ؟ خدا بر پدرانتان رحمت آورد؛ بخشی را پیش فرستید تا از آن سود برید و همه آنچه را دارید، پس از خود به جا مگذارید که مایه وبال شما شود ».

این متن با اینکه در بیان یک مفهوم روشن است، در عین حال از یک بازی زبانی زیبا هم بهره برده است؛ یعنی تعارضی میان واژگان وجود دارد که درحقیقت در حوزه معنا رخ داده است؛ از جمله در عبارت های « ما ترک » و

  1. 1. . همان، خ206.
  2. 2. . همان، خ203.