پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص123

خطبه های نهج البلاغه به طورکلی دارای سه گرایش است: دینی، سیاسی و بلاغی. ویژگی بلاغی خطبه ها در خدمت آن دو گرایش دیگر، یعنی گرایش های دینی و سیاسی است. امام علی عليه السلام در پی اهداف و مقاصدی است که در ظرف بیانی خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار ریخته می شود و از این طریق به هدف می رسد؛ به همین روی نهج البلاغه را می توان از آثار مهم هنری و ادبی در ادبیات تمدن اسلامی به شمار آورد. نهج البلاغه از دو حیث مهم ترین و باشکوه ترین و زیباترین اثر ادبی پس از قرآن کریم است: 1. از حیث سبکی؛ 2. از حیث اندیشگانی.

نهج البلاغ از حیث سبکی، از گوینده ای حکایت دارد که زبان و سازوکارهای زبانی رام او هستند؛ چنان که خود فرمود: « انّا لَامراء الکَلامِ و فینا تَنشّبَت عروقُه وَ عَلینا تَهَدّلَت غُصُونُه ».[1] مراد از امیرِ کلام بودن می تواند دو چیز باشد؛ نخست آنکه ما در عرصه بلاغت و فصاحت و زیبایی سخن، همچون امیران هستیم و مسلط بر سخن و گونه های کلامی؛ دوم اینکه سخن بر ما چیره نیست و ما بر آن چیره هستیم و آنچه بر زبان ما جاری می شود، برآمده از اندیشه ورزی و عقلانیت و باور دینی است نه غیر آن.

از نگاه دیگران

جایگاه ادبی نهج البلاغه چنان است که هر سخن شناسی درباره زیبایی و استواری آن سخن به خوبی گفته است؛ هم کسانی که همکیش و هم باور آن حضرت عليه السلام بوده اند و هم غیرمسلمانان. اینکه مریدان آن حضرت عليه السلام لب به ستایش و مدح کلام او بپردازند، عجیب نیست؛ آنچه مهم است، سخنان

  1. 1. . نهج‌البلاغه؛ خ323.