پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص120

بلاغت و سخنوری در میان عرب برخوردار است و هم متن این کتاب به گونه ای است که از استحکام، انسجام، استواری و شیوایی و ادبیّت بالایی برخوردار است.

نهج البلاغه را از حیث گونه شناسی ادبی می توان در گونه نثر قرار داد؛ با این تفاوت که در گفتمان شفاهی ادبیات عرب جای می گیرد؛ چون خطبه است. خطبه هم ابتدا در گفتمان شفاهی پدید می آید و بعد به صورت متن نوشتاری در می آید. خطبه چنان که می دانیم، به قصد اقناع و ترغیب مخاطب ایراد می شود و خطیب در پی آن است که با واژگانی فصیح و آهنگی زیبا و گزینش واژگان آهنگین و با طنین کوبنده، توجّه شنوندگان را به محتوا جلب نماید. برای درک جایگاه و منزلت سخنان امام عليه السلام و استواری و شیوایی و شگفتی آن لازم است بدانیم که خطبه نزد عرب جاهلی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. عرب جاهلی از خطبه و خطیب برجسته در تحریض جنگاوری مردان جنگی و تشویق به رفتار بایسته و اخلاق شایسته بهره های فراوان می برده است. با توجه به غلبه فرهنگ شفاهی، خطیبان کارکردهای ویژه ای داشته اند. این کارکرد ویژه را می توان با تأمل در ویژگی هایی که برای خطیب قایل بوده اند، دریافت. وظیفه خطیب فراخواندن به جنگ، دعوت به صلح و همدلی، بیان افتخارات قبیله و تثبیت جایگاه قبیله در میان دیگر قبایل و … بوده است. خطیب مدافع و حتی نماد هویت قبیله بوده است.

خطیب برای اینکه از عهده وظایفی که بر عهده او بوده است، برآید، باید به ویژگی هایی آراسته باشد؛ از جمله فصاحت و بلاغت و صدای رسا داشتن. رسایی صدا چنان اهمیت داشت که برخی از ادیبان و شاعران عرب، دهان تنگ را نکوهش می کردند و گشادگی دهان را که مایه بلندی صدا می شد، می ستودند .[1]

  1. 1. . عمر بن بحر جاحظ؛ البیان و التبیین؛ ج2، ص180.