آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص86
1. « ﴿وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ ﴾ ».[1]
2. « ﴿وَ لَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ﴾ ».[2]
3. « ﴿هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ﴾ ».[3]
4. « ﴿هُوَ الَّذِی یصَوِّرُکُمْ فِی الأرْحَامِ کَیفَ یشَاءُ ﴾ ».[4]
5. « ﴿فِی أَی صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ ﴾ ».[5]
از نظر مفسّران « صورت » در این آیات به معنای شکل ظاهری انسان است ؛[6] اما به نظر می رسد چنین دریافتی درست نیست؛ چون در این آیات که سخن از آفرینش آدمی و یادکرد نعمت آفرینش است، باید دلالت ثانوی هم وجود داشته باشد و آن تمایزبخشی آدمی از دیگر موجودات است که صرفاً وجه بیرونی و ظاهری نیست؛ بلکه جنبه های ادراکی و شعوری او را نیز در بر می گیرد؛ بنابراین به نظر می رسد، لفظ تصویر در قرآن فراتر و ژرف تر از آن است که به ظاهر بسنده کنیم.
در جستجوی یافتن معنای واژه صورت نیز همچون بسیاری از دیگر مفاهیم و مقولات دانش باید به سراغ فلسفه یونان رفت. در فلسفه ارسطو میان صورت و هیولا تمایز وجود دارد. « عرب ها نیز با واژه تصویر از راه معنای فلسفی آن، که میان ” تصویر و هیولا ” تمایز می افکند، آشنا شدند ».[7] از اینجاست که این