پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص61

● اثر ادبی برای توصیف بشریت خلق شده است ( کارلوتی ).[1]

● ادبیات سبب گسترش تجربه اخلاقی می شود ( هوف ).[2]

● ادبیات یک میانجی است؛ بدان سبب که دنیا را انسانی می کند. اسرار وجود انسان و ورود او به دنیایی است که احاطه اش کرده است؛ این در قلب هر آفرینش ادبی نهفته است؛ برای اینکه انسان را برجسته جلوه می دهد ( کارلوتی ).[3]

● ادبیات تمرین آزادی است ( سارتر ).[4]

● ادبیات مانند زندگی، فراهم آورنده مواد خام برای قضاوت اخلاقی است ( هوف ).[5]

● ادبیات نقد و سنجش زندگی است ( آرنولد ).[6]

آفرینش هنری

جوهره ادبیات و اثر ادبی آفرینش هنری است. شاعران و نویسندگان همیشه در حال آفرینش هستند. آنها با بهره گیری از سازوکارهای زبان، متن را می آفرینند. زبان در یک اثر ادبی، آن گونه که در زبان روزمره و زبان علمی به کار می رود، به کار نمی رود. حضور زبان در متن ادبی، آفرینش گرانه است؛ اما آفرینش گری چیست و با هنر و ادبیات چه نسبتی دارد ؟ آفرینش را با واژگانی چون « create »، « grow » و « make » آورده اند. در

  1. 1. . ژ.س کارلوتی؛ نقد ادبی؛ ص50.
  2. 2. . گراهام هوف؛ گفتاری دربارۀ نقد؛ ص40.
  3. 3. . ژ.س کارلوتی؛ نقد ادبی؛ ص114.
  4. 4. . ژان پل سارتر؛ ادبیات چیست؛ ص94.
  5. 5. . گراهام هوف؛ گفتاری دربارۀ نقد؛ ص39.
  6. 6. . احمد شایب؛ اصول النقد الادبی؛ ص24.