پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص32

که هرگز با یک نگاه، حتی با دقّتی استثنایی هم شناخته نمی شود ».[1]

زبان آن گونه که در زبان شناسی جدید از آن سخن گفته می شود، تأثیر بسزایی در نظریه ادبی دارد. در میان زبان شناسان معاصر دیدگاه های سوسور و یاکوبسن بیشترین تأثیر را بر مطالعات ادبی داشته است. سوسور، زبان شناس سوئیسی، زبان را به گونه ای غیرمعمول تعریف می کند. وی سه سطح فعالیت زبانی را مطرح می کند: « لانگاژ [ مطلق زبان ]، لانگ [ زبان ] و پارول [ گفتار ]. لانگاژ وسیع ترین وجه زبان است؛ زیرا کل قوّه نطق انسان، چه فیزیکی و چه ذهنی را در بر می گیرد. اما لانگ « زبان » است، به معنایی که هنگام حرف زدن می گوییم، زبان فارسی، زبان انگلیسی و …؛ به عبارت دیگر لانگ نظام زبانی ای است که هر یک از ما برای تولید سخنِ قابل درک برای دیگران به کار می بریم. گفته های فردی همه کس را پارول گویند ».[2]

سوسور زبان را نظامی از نشانه ها می داند که در آن یک تصویر آوایی [3] و یک مفهوم [4] به هم می پیوندند. رابطه این دو، یعنی آوای دال و مفهوم مدلول، رابطه ای قراردادی است؛ لذا سوسور می گوید: « زبان نظامی است از نشانه هایی که افکار را بیان می کند و بنابراین می توان آن را با نظام خط، الفبای ناشنوایان، مناسک نمادین، تعارفات، علایم نظامی و … مقایسه کرد؛ اما این نظام مهم ترینِ همه این نظام هاست ».[5]

مسئله دیگری که سوسور مطرح کرد و در مسائل ادبی تأثیرگذار بود، تمایز

  1. 1. . همان، ص684.
  2. 2. . رابرت اسکولز؛درآمدی بر ساختارگرایی در ادبیات؛ ص32.
  3. 3. . Sound – image.
  4. 4. . Concept.
  5. 5. . همان، ص35.