آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص17
مقدمه
مقدمه
وقتی از علی عليه السلام و کلام او سخن می رود، از ویژگی های بارز سخنان آن حضرت، وجه زیبا شناختی آن به ذهن متبادر می شود. سخنان حضرت که در کتابی موسوم به نهج البلاغه گردآوری شده است، بدون تردید آیینه تمام نمای بلاغت و معیار آن به حساب می آید؛ سخنانی که در بالاترین درجه شکوهمندی و اصالت تعبیر و زیبایی هنری، بعد از قرآن کریم قرار می گیرد. در اصالت و استواری و زیبایی این اثر بسیار سخن گفته اند؛ از اعتراف شارح بزرگ معتزلی گرفته تا سخن شناسان غیرمسلمان.
ابن ابی الحدید متن و سبک نهج البلاغه را متن و سبکی واحد و برآمده از یک آبشخور می دانست و آن را به جسمی تشبیه می کرد که اعضا و اندام های آن در ماهیت با یکدیگر در تعارض و تناقض نیستند؛ او همچنین نهج البلاغه را به سان قرآن، متنی منسجم می دانست که آغاز و میانه و پایان آن با هم ارتباطی ساختاری دارد. دیگر شارح نهج البلاغه، محمد عبده هم آن را چنین می ستود: « گاه در هنگام خوانش این متن، عقلی نورانی را مشاهده می کردم که هیچ همانندی با آفرینش جسمانی نداشت. حکمت را در آن در بالاترین و والاترین درجه می یافتم »؛ به همین روی سخن گفتن در باب ویژگی های این