مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص261
6. سفارش خداوند به آدم كه از حيله هاى ابليس بر حذر باشد. (سه جاى: بقره، اعراف، طه) 7. نهى آدم و حوّا از نزديك شدن به درختى در بهشت. (دوجاى: بقره، اعراف) 8. افتادن آدم و حوّا در دام حيله ابليس و خوردن از ميوه درخت ممنوع. (دو جاى: اعراف، طه) 9. عتاب خداوند نسبت به آدم و پشيمانى وى و پذيرش توبه اش. (سه جاى: بقره، اعراف، طه) 10. بيرون شدن آدم از بهشت و ترسانيده شدن خود و خاندانش از حيله هاى ابليس. (سه جاى: بقره، اعراف، طه) اين ده مقطع مهم كه تشكيل دهنده قصّه آدم هستند، در آن هفت جايگاه پراكنده شده اند و هر بار با تصويرى ارائه گشته اند. هرجا كه تكرارى محض در ميان است حلقه هاى اتّصال شكل مى گيرد و هرجا كه تفاوتى در بيان به چشم مى خورَد، غايت و هدفى در كار است. اين غايت عبارت است از نماياندن قصّه از زاويه اى خاص و ارائه پيام قصّه با تأكيدى از همان منظر. با اين حال، جاى يك پرسش اساسى باقى مى مانَد: اين عناصر كه در قصّه آدم بروز كرده اند، تا چه حد واقعيّت دارند؟ مادّه آفرينش آدم، پيدايش حيات انسانى بر زمين، درختى كه آدم از آن خورد، بهشتى كه آدم در آن به سر مى برد، و … اين ها تا چه حد حقيقى و تا چه اندازه نمادين و رمزى اند؟ اينك به كوتاهى در اين باره سخن مى گوييم.
در ديدگاه اسلامى، روشن است كه رشته زندگى انسان امروز از آدم و حوّا آغاز مى شود وآن دو، خود، پدر و مادرى نداشته اند: