مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص243
مى پنداريد كه به بهشت خواهيد رفت و هنوز آنچه بر سر پيشينيان شما آمده، بر سر شما نيامده؟ به ايشان سختى و رنج رسيد و متزلزل شدند، تا آنجا كه پيامبر و مؤمنانى كه با او بودند، گفتند: پس يارىِ خدا كى خواهد رسيد؟ بدان كه يارى خدا نزديك است.
قصّه هاى قرآن، گذشته از پيام ها و عبرت هايى كه شرحشان گذشت، آثار و نتايجى نيز دارند. آنچه وجود اين آثار را تأييد مى كند، اين است كه از مجموعه قصّه هاى قرآن به صورت طولى و از يكايك آن ها در هر سوره به صورت عرضى، تأثيرات خاصّى به ذهن القا مى شود. براى دريافت اين آثار، لازم است نخست به كاركرد و تأثير اصلى قصّه اشاره كنيم. كاركرد اصلى همه گونه هاى هنرى، از جمله قصّه، گذشته از پيام هاى محتوايى شان، انگيزش عاطفى والقاى نفسانى است. همان قدر كه يك قطعه موزيك يا تابلو نقّاشى در روح و جان انسان اثر مى كند و رگ عواطف آدمى را به جنبش درمى آورد، يك قصّه نيز مى تواند درون انسان را به جنبش و هيجان وادارد. اين هيجان و خلجان روحى، همان وحى عاطفى و فكرى است كه پيامبر هنر به ارمغان مى آورَد. اگر وجوه اين افاضه روحانى و وحى عاطفى درك شود، آن گاه در مى يابيم كه اصولا چرا بخشى از قرآن به زبان قصّه فرودآمده است. اين وجوه عبارتند از:
كرده ها و گفته هاى مشركان، روح و جان پيامبر و مؤمنان را سخت آزارمى داد. در برابر مكر و خيانت و خباثت مشركان، به راستى سينه پيامبر احساس تنگنا مى كرد: