مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص236
زيانى به فرد و جامعه نرسانَد. در قصّه قرآنى، نبرد ميان اين دو نيرو در عرصه ايمان و كفر بروز مى يابد. همه تلاش ها و دعوت ها نيز بر همين مدار شكل مى گيرند. قصّه نوح را در نظر آوريد كه از لحاظ زمانى، از قصّه هاى نخست قرآن است و بارها در كتاب خدا تكرار گشته است. در اين قصّه، همواره سخن از دعوت به عبادت خداى يگانه است. و هميشه نيز اين دعوت با انكار و عناد رويارو مى شود. اين دعوت نهصد و پنجاه سال به درازا مى انجامد و كافران تا آن جا پيش مى روند كه نوح را از سنگسار شدن بيم مى دهند. اين تأكيد بر ايمان و كفر، البتّه از آن رو نيست كه قرآن به ديگر چهره هاى خير و شر بى اعتناست، بلكه از اين جهت است كه ايمان عصاره همه خيرها و كفر چكيده همه شرهاست. پس هرگاه نبرد ايمان و كفر نمايش داده شود، در حقيقت مبارزه ميان همه خيرها و همه شرها نمايانده شده است. از اين ديدگاه، رهاورد ايمان، سراسر، پاكى و رشد و بَرو بار است كه در «هدايتِ رَب» جلوه مى يابد: اِنَّ الَّذينَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ يَهْديهِمْ رَبُّهُمْ بِايمانِهِمْ تَجْرى مِنْ تَحْتِهِمُ الاَْنْهارُ فى جَنّاتِ النَّعيمِ.(1) آنان را كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته كرده اند پروردگارشان به سبب ايمانشان به بهشتهايى پر نعمت كه نهرهاى آب در زير پايشان جارى است هدايت مى كند. امّا كفر، سراسر، هيچ و پوچ و حسرت و بى بَرو بارى است: وَالَّذينَ كَفَرُوا اَعْمالُهُمْ كَسَراب بِقيعَة يَحْسَبُهُ الظَّمْـانُ مآءً حَتّى اِذا جآءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللهَ عِنْدَهُ فوَفّئهُ حِسابَهُ وَاللهُ سَريْعُ الْحِسابِ.(2) اعمال كافران چون سرابى است در بيابانى كه تشنه آبش پندارد و چون بدان نزديك
1. يونس / 9. 2. نور / 39.