پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص222

(الْقَوْلُ عَلى اَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لايؤْمِنُونَ . اِنّا جَعَلْنا فى اَعْناقِهِمْ اَغْلالاً فَهِىَ اِلَى الاَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ . وَجَعَلْنا مِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَاَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لايُبْصِرُونَ . وَسَوآءٌ عَلَيْهِمْ ءَاَنذَرْتَهُمْ اَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لايؤُمِنُونَ . اِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِىَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَة وَاَجْر كَريم.) (1) قرآن از جانب آن پيروزمند مهربان، نازل شده . تا مردمى را بيم دهى كه پدرانشان بيم داده نشدند و در بى خبرى بودند . و عده خدا درباره بيشترشان تحقق يافته و ايمان نمى آورند . و ما بر گردنهايشان تا زنخها غلها نهاديم، چنان كه سرهايشان به بالاست و پايين آوردن نتوانند . در برابرشان ديوارى كشيديم و در پشت سرشان ديوارى. و بر چشمانشان نيز پرده اى افكنديم تا نتوانند ديد . تفاوتشان نكند چه آنها را بترسانى و چه نترسانى، ايمان نمى آورند . تنها، توكسى را بيم مى دهى كه از قرآن پيروى كند واز خداى رحمان در نهان بترسد. چنين كس را به آمرزش و مزد كرامند مژده بده. اساساً مقصود پيامبران پيشين نيز همين آماده سازى و انذار امّت ها براى دريافت پيام پيامبرانِ پَسين بوده است. انسان پديده هاى اجتماعى را بر پايه برداشت ها و داشته هاى ذهنى اش تفسير مى كند. هرچه ايمان و باور در جان فرد يا گروهى بيش تر ريشه گيرد، آمادگى او يا آن ها براى پذيرش دعوت حق بيش تر مى شود. كسانى كه با اهل كتاب خو گرفته و فروغى از تعاليم منذرانه و مبشّرانه پيامبران پيشين را ديده بودند، براى پذيرش دعوت محمّد(صلى الله عليه وآله) آماده تر بودند. از همين رو، مردم يثرب آن گونه پايدار و استوار به وى پيوستند; در حالى كه مردم مكّه به دليل خو گرفتن با افكار ثَنَوى و مشركانه از اين آمادگى دور بودند: ( وَاِذا مآ اُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ اَيُّكُمْ زادَتْهُ هذهِ ايمانًا فَاَمَّا الَّذينَ امَنُوا فَزادَتْهُمْ ايمانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ . وَاَمَّا الَّذينَ فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْسًا اِلى رِجْسِهِمْ وَماتُوا وَهُمْ كافِرُونَ.) (2)


1. يس / 5 تا 11. 2. توبه / 124 و 125.