پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص194

تنوّع اسلوبى در گفت و گو

قرآن شيوه اى واحد را در ساختِ گفت و گوى قصّه هاى خود برنگزيده است. قصّه بايد از همه قيد و بندهاى پيش ساخته آزاد باشد و به تناسب فضا و حال و هواى خود، شيوه اى را جارى كند. از همين رو، اسلوب هاى گونه گون گفت و گو، در قصّه هاى قرآن به كارگرفته شده اند. مثلا از لحاظ كوتاهى يا بلندى، اشارهورزى يا صريح گويى، و اجمال يا شرح جزئيّات، همه گفت و گوها همسان نيستند. گاه واقعه مختصر است و گفت و گو بلند; و گاه واقعه مفصّل است و گفت و گو كوتاه. گاه همان گفت و گوى بلند تنها تصويرى از يك وجه واقعه را ترسيم مى كند و گاه همين گفت و گوى كوتاه همه وجوه واقعه را بازمى نماياند.

نمونه گفت و گو در قصّه موسى و دو دختر

اينك نمونه اى را بنگريد از گفت و گويى بلند در واقعه اى مختصر; گفت و گو ميان موسى و آن دو دختر: ـ ما خَطْبُكُما؟ ـ شما چه مى كنيد؟ ـ لا نَسْقى حَتّى يُصْدِرَ الرِّعآءُ وَاَبُونا شَيْخٌ كَبيرٌ.(1) ـ ما آب نمى دهيم تا آن گاه كه چوپانان بازگردند; كه پدر ما پيرى بزرگوار است. با آنكه پرسش موسى بسيار مختصراست، پاسخ دختران به تفصيل مى انجامد. سبب اين است كه بدون چنين پاسخى، فضاى قصّه ترسيم نمى شود: موسى نمى فهمد چرا دختران بركناره اى ايستاده اند; پير بودنِ پدر آنان زمينه طرح


1. قصص / 23.