پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص184

(اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ اَدْبارَهُمْ وَلا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ اَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ . وَقَضَيْنآ اِلَيْهِ ذلِكَ الاَْمْرَ اَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحينَ . وَجآءَ اَهْلُ الْمَدينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ . قالَ اِنَّ هؤُلاءِ ضَيْفى فَلا تَفْضَحُونِ .) (1) چون رسولان نزد خاندان لوط آمدند، لوط گفت: شما بيگانه ايد . گفتند: نه، چيزى را كه در آن شك مى كردند آورده ايم . ما تو را خبر راست آورده ايم و ما راستگويانيم . چون پاسى از شب بگذرد، خاندان خود را بيرون ببر . و خود از پى آنها رو و نبايد هيچ يك از شما به عقب بنگرد. به هر جا كه فرمانتان داده اند برويد . و براى او حادثه را حكايت كرديم كه چون صبح فرا رسد ريشه آنها بركنده شود . اهل شهر شادى كنان آمدند . گفت: اينان مهمانان منند، مرا رسوا مكنيد . از قصّه لوط در جاى هاى ديگر قرآن برمى آيد كه اين فرشتگان تنها هنگامى حقيقت امر را آشكار كردند كه مردم شهر مژده دهان در رسيدند و نسبت به آنان آهنگِ سوءكردند. امّا در اين جا رهايى و نجات از تنگنا در آغاز آمده و ترتيب زمانى رعايت نشده است. به نظر مى رسد هرجا نظم طبيعى رويدادها رعايت نشده، غرضى خاص در ميان بوده است. مثلا در همين دو قصّه، گويا غرض اين بوده كه براى كاستن از فشارهاى روانى بر پيامبر اسلام، مژده بخشى در آغاز قصّه قرارگيرد. پيداست قصّه اى كه با مژده آغاز مى شود، در زدودن اندوه كارساز است. قرينه اين سخن آن است كه سوره هود، همچون سوره هاى حجر و يوسف و يونس، در فاصله «سال اندوه» (= عامُ الحُزْن) و هجرت نازل شده است; دورانى كه از ايّام بسيار سخت و پرفشار زندگى پيامبر و دعوت اسلامى به شمار مى رود.(2)


1. حجر / 61 تا 68. 2. هود / 61 تا 71. نيز اين قصّه را بنگريد در: هود / 77 تا 83; عنكبوت / 28 تا 35.