مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص172
فتنه ايم كار ما فتنه است…(1) در بيش تر قصّه هاى قرآن، فرشتگانى كه به عنوان شخصيّت قصّه ظهور مى كنند، كارهاى شگفتى برانگيز و عادت گريز انجام نمى دهند. و اين در جوّ آن روز مطلبى در خور تأمّل است و نشان مى دهد كه در قصّه هاى قرآن، دامن زدن به اوهام و خرافه ها، حتّى آن جا كه مخاطب طبيعتاً انتظار آن را داشته است، هرگز مورد نظر نبوده است. و اين، خود، از وجوه افتراق اساسى قصّه هاى قرآن با قصّه هاى بشرى است. آرى، در جايى كه فرشتگان قهرمان هاى قصّه اند نسبت دادن كارهاى عجيب به آنان، جذبه و تأثير و زيبايى قصّه را مى افزايد; امّا اين تا جايى مدّ نظر قصّه قرآنى است كه ارزش هاى مهمّ دعوت اسلامى به فراموشى سپرده نشود. و حاشا كه كتاب حقيقت، بر مدار اوهام و خرافه ها قصّه پرورد.
يكى ديگر از شخصيّت هاى قصّه هاى قرآنى، جن است. جن در صورت بشر ظاهر نمى شود و در حالى كه معمولا به چشم بشر صورت محسوس ندارد، در حركت و گفت و گوست. جن همانند انسان انديشه اش را ابراز مى كند; مثل او بيم و اميد مىورزد; و چون وى مؤمن و كافر دارد. اهل مجادله و گفت و گوست، همان گونه كه انسان ها چنين مى كنند. اين تصويرى است كه سوره جن به نمايش مى گذارد. و امّا در قصّه سليمان، تصويرهاى ديگرى از جن را نيز مى بينيم. در اين جا، جن غوّاص و بنّا و … مى شود و نزد سليمان كار مى كند. اين تصوير براى عرب دوران جاهليّت كاملا شناخته شده بوده و نمونه هايش را به ويژه در شعر «نابغه»
1. بقره / 102.