پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص148

سوره هاى اعراف و شعرا، عنصر قوى ديگرى بروز مى كند كه عبارت است از «گفت و گو». به اين ترتيب، رويدادها و شخصيّت ها عمدتاً در سايه گفت و گو مطرح مى شوند. و اين برخاسته از نياز آن دوره امّت اسلامى بوده است كه درگير گفت و گو با مخالفانى بوده كه همه همّت خويش را براى بازداشتن جريان دعوت اسلامى صرف مى كرده اند: ( وَاِلى ثَمُودَ اَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ مالَكُمْ مِنْ اِله غَيْرُهُ قَدْ جآءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هذِه ناقَةُ اللهِ لَكُمْ ايَةً فَذَرُوها تَأكُلْ فى اَرْضِ اللهِ وَلا تَمَسُّوها بِسُوء فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ اَليمٌ . وَاذْكُرُوا اِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفآءَ مِنْ بَعْدِ عاد وَبَوَّاَكُمْ فِى الاَْرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِها قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا ءَاَلآءَ اللهِ وَلا تَعْثَوْا فِى الاَْرْضِ مُفْسِدينَ . قالَ الْمَلاَُ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِه لِلَّذينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ امَنَ مِنْهُمْ اَتَعْلَمُونَ اَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّه قالُوآ اِنّا بِمآ اُرْسِلَ بِه مُؤمِنُونَ . قالَ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا اِنّا بِالَّذى امَنْتُمْ بِه كافِرُونَ . فَعَقَرُوا النّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ اَمْرِ رَبِّهِمْ وَقالُوا يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا اِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلينَ . فَاَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَاَصْبَحُوا فى دارِهِمْ جاثِمينَ . فَتَوَلىّ عَنْهُمْ وَقالَ يا قَوْمِ لَقَدْ اَبْلَغْتُكُمْ رِسالَةَ رَبّى وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلكِنْ لا تُحِبُّونَ النّاصِحينَ.) (1) بر قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم. گفت: اى قوم من، الله را بپرستيد، شما را هيچ خدايى جز او نيست، از جانب خدا براى شما نشانه اى آشكار آمد. اين ماده شتر خدا، برايتان نشانه اى است. رهايش كنيد تا در زمين خدا بچرد و هيچ آسيبى به او نرسانيد كه عذابى دردآور شما را فرا خواهد گرفت . به ياد آريد آن زمان را كه شما را جانشينان قوم عاد كرد و در اين زمين جاى داد تا بر روى خاكش قصرها برافرازيد و در كوهستانهايش خانه هايى بكَنيد. نعمتهاى خدا را ياد كنيد و در زمين تبهكارى و فساد مكنيد . مهتران قومش كه گردنكشى مى كردند، به زبون شدگان قوم كه ايمان آورده بودند گفتند: آيا مى دانيد كه صالح از جانب پروردگارش آمده است؟ گفتند: ما به آيينى كه بدان مأمور شده ايمان داريم . گردنكشان گفتند: ما به كسى كه


1. اعراف / 73 تا 79.