مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص127
به بيهوده بازىِ كودكان شبيه است نمادِ مفاهيمى بس عالى محسوب مى گردد و دفترها و كتاب ها درباره آن مى نگارند! و همچنين است برخى از اشعار مبهم و گنگ و عبثى كه با نام هايى چون «شعر آزاد» و «شعر حجم» و «شعر طرح» رخ مى نمايند. ناگفته پيداست كه آزادسرايى و نوگويى وتازه پردازى نه تنها عيب نيست; كه هنرى بزرگ است، اگر با جمال هنرى و رسايى و گويايى همراه گردد و به ورطه افراط و هذيان گرايى نيفتد. پس مفهومى كه در وراىِ يك نماد و رمز خفته است، هرگز براى همه افراد يكسان جلوه نمى كند. هركس به تناسب ميل و ذوق و نياز و درك خويش، اَمرى خاص را از يك نماد انتزاع مى كند. يك كوزه سفالى كهن براى انسان تشنه كام عطش زده مانده در كوير چه چيز را مى نمايانَد; و براى يك هنرمند باستان شناس; و براى يك عتيقه فروش; و براى …؟ اصولا ريشه ادبيّات و هنر سرگردان امروز را نيز بايد در همين نمادجويى هاى فردى جُست. در روزگار ما هنرِ سرگردان و هنرمندِ متحيّر نمودى ويژه پيداكرده است. جلوه هاى سرگردانى و سردرگمى واز خود بيخودى در ادبيّات و شعر ونقّاشى و خلاصه هنر معاصر، از همين جا نشأت مى گيرند. آدم هاى گرفتار و درگير مشكل هاى عجيب و غريب، يكايك به دنبال راه نجات مى روند و در اين جست و جوى پُرتب وتاب، خود را از هر شاخسارى مى آويزند. چنين است كه علايق و سلايق گونه گون مى شوند و هر كس چيزى را براى مقصودى نماد و سمبل مى سازد. دكتر مندور در شرح اين خاستگاه ـ آن جا كه از تئاتر امروز سخن مى گويد ـ چنين مى نويسد: آيا زبان هنوز وسيله تفاهم ميان بشر است يا ديگر از عهده اين وظيفه برنمى آيد؟ اكنون در ظاهر زبان واسطه گپ و گفت انسان هاست، در حالى كه هر كس به مسائل خاصّ خويش مشغول است و در وادى اى جز وادىِ همصحبتش سيرمى كند… اين از آن روست كه پيچيدگى هاى حيات امروز و مشكلات و مسائل فراوان آن سبب